به گزارش حلقه وصل، قصه غمانگیز استقلال و استرا ظهر پنجشنبه به پایان رسید، آنجا که آندرهآ استراماچونی اعلام کرد قادر نیست دیگر با استقلال ادامه بدهد و هواداران استقلال با این پرسش ذهنی روبهرو شدند که چرا آندرهآ، این حرف را زودتر نزد؟
چهارشنبه شب در حالی که گروهی از طرفداران استقلال همچنان امید داشتند مرد ایتالیایی جواب مثبت به آخرین پیشنهاد ارسالی بدهد، ناگهان استراماچونی زیر همه چیز زد و منکر مذاکره با نمایندگان استقلال شد، انکاری که اصلاً باورپذیر نبود.
حالا که پرونده استقلال و استراماچونی بسته شده، مرور جزئیات مذاکره دوحه که پیش از این بازگو نشده بود، خالی از لطف نیست... خبرورزشی برای آن که مذاکره طرفین بدون تنش جلو برود، طی روزهای یکشنبه تا چهارشنبه که پرونده استرا باز بود، از بازگویی جزئیات خودداری کرد، اما حالا دلیلی برای غیر قابل انتشار ماندن این اتفاق وجود ندارد... اگر میخواهید بدانید از یکشنبه تا چهارشنبه چه گذشت که پنجشنبه استقلال و استراماچونی به بنبست رسیدند، این مطلب را بخوانید...
یکشنبه در دوحه چه گذشت؟ هنوز نمایندگان استقلال وارد دوحه نشده بودند که با لو رفتن قرارداد استراماچونی در رسانههای داخلی، اتوره ماتزلی پیغام داد حاضر نیست با آنها سر میز مذاکره بنشیند. با وساطت پاستورلو، ماتزلی با یک ساعت تأخیر به هتل محل مذاکره آمد و فقط گفت شرایط جدید پیشنهادی را به ما اعلام کنید و رفت!
دوشنبه؛ مذاکره وکلا دوشنبه وکلای دو طرف پای میز مذاکره نشستند؛ ماتزلی و وکیلی که با خطیر آمده بود. ماتزلی حتی حاضر نبود با نمایندگان استقلال دست بدهد. او تصور میکرد استقلالیها به دوحه آمدهاند تا با او عکس بگیرند و به هواداران بگویند ما تلاشمان را کردیم. نمایندگان استقلال به هر زحمتی بود ذهنیت او را عوض کردند و با ماتزلی یک پیشنویس تازه نوشتند.
سهشنبه؛ جواب منفی استراماچونی ظهر سهشنبه اتوره ماتزلی به طور رسمی اعلام کرد استراماچونی پیام داده حاضر به ادامه همکاری نیست، اما رحمان رضایی در حضور ماتزلی با پاستورلو تلفنکنفرانس کرد و گفت: «ما تفاهمنامهای نوشتهایم که به نفع آندرهآست و این ایمیل آخرش را نادیده میگیریم و ۲۴ ساعت به او فرصت میدهیم تا دوباره این یک برگ تفاهمنامه را بخواند و جواب قطعی بدهد.» آنها حتی از خلیلزاده خواستند برای اثبات حسن نیت نامه دلجویی بنویسد و برای استرا ایمیل شود
مذاکره با دِبیازی گویا ظهر همان روز در دوحه، نمایندگان استقلال و خلیلزاده با دِبیازی که قبل از استراماچونی گزینه آبیها بود، تماس میگیرند و پیشنهادشان را ارائه میدهند و ظرف چند ساعت با او به توافق میرسند، اما خلیلزاده میگوید بهتر است تا ظهر چهارشنبه صبر کنیم، شاید استراماچونی قبول کرد.
چهارشنبه در تهران و ناگهان ضربالاجل قرار بود چهارشنبه در تهران، اگر تا ظهر جوابی از استراماچونی نیامد، مذاکره با دِبیازی حالت رسمی بگیرد، اما ناگهان هیئت مدیره استقلال با ارائه ایمیل تازه به استراماچونی، برای او ضربالاجل تعیین کرد فقط تا شب وقت دارد جواب بدهد.
استرا قاطی کرد همین ضربالاجل اعصاب آندرهآ را به هم ریخت و باعث شد او منکر مذاکره شود. البته حق داشت. او میگفت من که سهشنبه ظهر جواب منفی دادم، چرا دوباره ضربالاجل تعیین میکنید؟
ذهنیت منفی استراماچونی استراماچونی تصور میکرد استقلالیها میخواهند او را مقابل هواداران قرار بدهند و بگویند ما هر چه تلاش کردیم، استرا برنگشت... به همین دلیل در صحبتهای دوستانهای که با اندک افراد قابل اعتمادش در تهران داشت، گفت: «معلوم است با این آدمها کار نمیکنم، قرارداد لو میدهند، مذاکره را رسانهای میکنند، در حالی که جواب منفی ماتزلی دستشان است، به رسانهها میگویند ضربالاجل تعیین کردهایم. چه چیزی تغییر کرده که من دوباره اعتماد کنم و برگردم؟ آنهایی که فراریام دادند و آنهایی که قرارداد را به رسانهها کشاندند و به من تهمت زدند، هنوز در باشگاه هستند و معلوم است نمیتوانم با آنها همکاری کنم.»
فرهاد نان چهره و جوانیاش را خورد و در نهایت پنجشنبه شد و با اعلام رسمی استراماچونی که گفت دیگر به استقلال برنمیگردم، استقلال سراغ سایر گزینههایش رفت و از میان دِبیازی ۶۳ ساله و فرهاد مجیدی ۴۳ ساله، فرهاد را برگزید. البته نام والتر زنگا، فرارا، نکونام، رسول، اسکوچیچ و سیدورف هم مطرح شد، ولی در نهایت هیئت مدیره پس از مشورت با مقام بالاتر ترجیح داد صندلی استراماچونی مرد جذاب ۴۳ ساله را به یک ۶۳ ساله که نه جذاب است و نه شور و جوانی مجیدی را دارد، نسپارد.
پرسش بیپاسخ؛ چرا؟ واقعاً چرا؟ استراماچونی و استقلال به پایان خط رسیدند. حالا استقلال است و فرهاد و هوادارانی که میتوانند با حمایت از مجیدی، شانس موفقیت استقلال را بالاتر ببرند، اما این پرسش بیپاسخ، باقی میماند؛ چرا استقلال قدر سرمربیاش را ندانست و با بیتفاوتی او را به سمت خروج از قرارداد هدایت کرد؟