به گزارش حلقه وصل، عراق در سالیان اخیر یکی از نقاط مهم تحولات سیاسی - امنیتی در منطقهی غرب آسیا بوده است. طراحیهای توطئهآمیز قدرتهای استکباری و مشخصاً دولت آمریکا، تحرکات جریانات تکفیری نظیر داعش و مقاومت مردمی و متکی به آموزههای دینی مردم و جوانان عراقی، اضلاع مهم تحولات در این کشور را شکل داده است. امروز و با شکست جریانات تکفیری و حامیانشان در عراق و برگزاری انتخابات، فضای جدیدی در عرصهی مسائل سیاسی و امنیتی در این کشور ایجاد شده است.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به بهانهی دیدار آقای برهم صالح رئیسجمهور عراق با رهبر انقلاب، در گفتگو با مسعود اسداللهی، کارشناس و تحلیلگر مسائل منطقه به بررسی و تحلیل آخرین تحولات سیاسی و امنیتی عراق، برنامههای آمریکا و عربستان در این کشور و چشمانداز آتی روابط ایران و عراق پرداخته است.
به نظر شما دیدار رئیسجمهور عراق با رهبر انقلاب در چه شرایطی برگزار شد و چه پیامی داشت؟
این دیدار بعد از انجام انتخابات پارلمانی در عراق که چند ماه پیش انجام شد برگزار گردید. البته باید به یاد داشته باشیم بهرغم برگزاری انتخابات، نتایج انتخابات نتوانست بنبست سیاسی را حل کند و به دلیل پیچیدگیهای صحنهی سیاسی عراق و همچنین دخالتهای خارجی، تشکیل کابینه، انتخاب رئیس مجلس و حتی برگزیدن رئیسجمهور معطل مانده بود.
در نهایت با نقشآفرینی مرجعیت، این بنبست شکسته شد و ما شاهد بودیم ابتدا رئیس پارلمان، بعد از آن رئیسجمهور و سپس نخستوزیر انتخاب شدند و دولت جدید هم به ریاست آقای عادل عبدالمهدی شروع به کار کرد؛ هرچند که هنوز کابینه بهطور کامل رأی اعتماد نگرفته است. همچنین به دلیل پیچیدگیهای سیاسی و رقابتهای ناسالم و دخالتهای خارجی، برخی وزارتخانههای مهم مثل وزارت کشور هنوز وزیر ندارند.
در این شرایط که عراق تا حد زیادی از یک مرحلهی پرتنش عبور کرده و به ثبات نسبی رسیده است، انتظار میرود دولت این کشور فعالیتهای طبیعی خود را چه در داخل و چه در خارج کشور از سر بگیرد.
آمریکاییها از اینکه میبینند دولت عراق و دولت ایران با هم رابطهی خوبی دارند بسیار ناراحتند و به دنبال این هستند که یک دولت مخالف ایران در عراق بر سر کار آید اما در همه این سالها و پس از همهی انتخاباتها، آمریکاییها در تحقق این هدف با شکست مواجه شدند.
سفرهای آقای برهم صالح در منطقه با این هدف انجام شد که نشان دهد دولت عراق از مرحله انتخاب گذشته و کار را شروع کرده است. دیدارهای ایشان در ایران نیز بسیار حائز اهمیت است و حامل پیام مهمی برای همه از جمله آمریکاییها که تلاش میکنند با سیاستهای مداخلهجویانهی ترامپ، تعامل همسایگان با ایران را خدشهدار کنند، است.
دیدار آقای برهم صالح در رأس یک هیئت بلندپایه مبین این نکته است که دولت عراق تحت فشار آمریکا و کشورهای منطقهای قرار نگرفته و راه مستقل خود را میپیماید و بر اساس منافع ملیاش رفتار میکند و این منافع ملی اقتضا میکند بهترین روابط را با ایران داشته باشد. در مجموع این دیدار یک نه بزرگ به ترامپ بود و بهشدت موضع ایران در منطقه را تقویت میکند.
رهبر انقلاب در این دیدار به برنامهها و توطئههای بدخواهان عراق برای از بین بردن دستاوردها و پیروزیهای ملت عراق اشاره کردند. در وضعیت فعلی منطقه، قدرتهای فرامنطقهای مثل آمریکا و نیز کشورهایی مثل عربستان چه طرح و برنامهای را در عراق دنبال میکنند؟
قطعاً عراق مراحل سختی را پشت سر گذاشته است. ما شاهد آن بودیم که این کشور بعد از سقوط صدام دچار دو مشکل بود: یکی اشغالگری آمریکا که مشکلات زیادی را برای عراق ایجاد کرد و دیگری ورود و بروز داعش. خوشبختانه دولت و ملت عراق تا مقدار زیادی بر هر دو مشکل فائق آمدند و در دورهی اوباما آمریکا مجبور شد قسمت اعظم نیروهایش را از عراق خارج کند و داعش هم در یک پروسهی سنگین چندساله شکست خورد و بخش زیادی از خاک عراق از وجود آنها پاکسازی شد.
تجربهی عراق برای کشورهایی مثل عربستان تجربهی بسیار خطرناکی است؛ چراکه عربستان بهخاطر نظام سیاسی و اجتماعی عقبماندهاش که مبتنی بر روابط عشایری و قبیلهای است، اصولاً با شکلگیری هر نوع حکومتی که بر اساس انتخابات باشد مخالف است و این را یک تهدید برای امنیت ملی خودش میداند؛ بهخصوص اینکه این اتفاق در یک کشور عربی رخ دهد. عراق، هم یک کشور عربی و هم همسایهی عربستان است و اگر الگوی مردمسالاری عراق به ثبات و استقرار برسد و معادلهی سیاسی خوبی را عرضه کند که قومیتها، افراد و گروههای مختلف در فرایند ادارهی سیاسی کشور مشارکت فعال داشته باشند، یک الگوی بسیار خطرناک برای عربستان و چالش بزرگی برای آل سعود محسوب میشود.
به همین خاطر عربستان تمام تلاش خود را خواهد کرد تا این اتفاق رخ ندهد و با روشهای مختلف این تجربه را در عراق با شکست مواجه کند. عربستان بههیچوجه از اتفاقات خوب در راستای تحکیم مردمسالاری در عراق استقبال نمیکند و دائماً بر این نکته تأکید خواهد کرد که نظامهای پادشاهی آنهم از نوع قبیلهایاش بهترین مدل حکومت است.
آمریکا هم که میخواهد خود را ناجی عراق از شر صدام معرفی کند، ویرانیهای بسیار زیادی در عراق ایجاد کرد و تعداد بسیار زیادی از مردم غیرنظامی عراق در این حضور آمریکاییها کشته شدند. آمریکاییها از اینکه میبینند دولت عراق و دولت ایران با هم رابطهی خوبی دارند بسیار ناراحتند و به دنبال این هستند که یک دولت مخالف ایران در عراق بر سر کار آید اما در همهی این سالها و پس از همهی انتخاباتها، آمریکاییها در تحقق این هدف با شکست مواجه شدند؛ لذا به دنبال کارشکنیهای متعدد هستند تا سیر تحولات را به سمت تأمین منافع نامشروعشان ببرند.
از این رو همانطور که رهبر انقلاب هم فرمودند، باید دوست و دشمن را از هم شناخت و ملت و دولت عراق باید بین دوست و دشمن مرزبندی جدی کنند و بعد هم در مقابل دشمنانی که در امور داخلی عراق دخالت میکنند محکم ایستاده و موضعگیری کنند. ما شاهد این بودیم که چند روز پیش سفارت آمریکا در عراق در یک بیانیهی رسمی علیه حشدالشعبی که نیروی داوطلب مردمی عراق است و پیروزی بزرگ علیه داعش را رقم زد، موضعگیری کرد و خواستار انحلال آن شد. وقتی آمریکاییها با وقاحت، کار را به اینجا میرسانند، دیگر نباید دولت و ملت عراق با رودربایستی با آنها برخورد کنند.
چند روز پیش سفارت آمریکا در عراق در یک بیانیهی رسمی علیه حشدالشعبی که نیروی داوطلب مردمی عراق است و پیروزی بزرگ علیه داعش را رقم زد، موضعگیری کرد و خواستار انحلال آن شد. حشدالشعبی بعد از سقوط موصل در جریان حملهی داعش، با فتوای مرجعیت و کمک ایران شکل گرفت و توانست بهخوبی و با قدرت از کشور عراق در برابر خطر بزرگ داعش دفاع کند.
عراق امروز با چه مسائل و نابسامانیهایی روبهرو است و اولویتهای دولت عراق برای غلبه بر چالشها شامل چه مواردی میشود؟ در این مسیر، دولت جدید عراق چه دشواریهایی دارد؟
با اینکه دولت عراق از شر دیکتاتور خونآشامی مثل صدام رهایی پیدا کرد، اما ترکیب پیچیدهی سیاسی و فرهنگی عراق و نیز دخالتهای خارجی، باعث شد تا این کشور روی استقرار و آرامش را به خود نبیند و نه از لحاظ امنیتی و نظامی و نه از لحاظ سیاسی، ثبات و آرامش لازم را پیدا نکند. این نشان میدهد نیروهای سیاسی که در عراق هستند، هنوز از پختگی لازم برخوردار نیستند. اولاً تعدد احزاب و گروهها بسیار زیاد است و ثانیاً بسیاری از رهبران سیاسی این گروهها بیشتر به دنبال منافع شخصی و گروهی خودشان هستند و منافع ملی عراق را مدنظر قرار نمیدهند؛ به همین خاطر هرچند انتخابات برگزار میشود اما نتیجهی انتخابات باعث ایجاد ثبات و آرامش نمیشود و یا اینکه این اتفاق با تأخیر زیاد تحقق مییابد. این نشان میدهد در درجهی اول، نخبگان فکری و سیاسی عراق باید از رشد سیاسی و فکری بالاتری برخوردار شوند و منافع ملی عراق را در اولویت اول قرار دهند.
نکتهی بعد این است که به دلیل بههمریختگی اوضاع سیاسی عراق، متأسفانه فساد مالی و سیاسی در نظام این کشور بسیار گسترش یافته و این مقوله باعث شده مردم علیرغم برخورداری از یک کشور بسیار ثروتمند، از وضعیت بغرنج اجتماعی و اقتصادی رنج ببرند. با توجه به اینکه مدت زیادی از سقوط صدام گذشته است و اینکه هیچ تحریمی علیه عراق وجود ندارد و این کشور بهراحتی نفت خود را میتواند به فروش برساند و هزینهی عمران و آبادانی خود کند، بخش قابل توجهی از این درآمد در اثر فساد به هدر میرود.
از سوی دیگر بهخاطر مشکلاتی که داعش و حامیان آن برای عراق ایجاد کردهاند، بخش عمدهای از بودجهی عراق صرف مسائل امنیتی میشود. وجود پستهای ایست - بازرسی فراوان در جادههای این کشور، حاکی از عمق مشکلات امنیتی در عراق است. این تدابیر امنیتی، نیروها و بودجههای زیادی میطلبد. بنابراین هر اندازه مشکل امنیت در عراق حل شود، بودجه میتواند در بخشهای دیگری صرف شود.
مسئلهی مهم دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که نوع انتخابات عراق بهگونهای است که دولت معمولاً باید ائتلافی باشد. هیچ حزب و گروهی نمیتواند بهتنهایی نصف به اضافهی یک پارلمان را در اختیار داشته باشد. این ترکیب ائتلافی یکی از معضلات بزرگ دولت عراق است، زیرا معمولاً تصمیمگیریها در این فرایند بسیار کند صورت میگیرد و هر حزب و گروهی میخواهد به نحوی عمل کند که طرفداران خودش را راضی کند. این مسئله منشأ مشکلات بسیاری شده است که انعکاس آن در وضعیت ناهنجار خدماتی و دیگر حوزههای این کشور مشهود است.
آمریکاییها و سعودیها همواره اینطور تبلیغ میکنند که ایران به دنبال یک عراق ضعیف است؛ درحالیکه کاملاً برعکس است. اگر عراق دچار بیثباتی باشد، دامنهی آن به کشور ما نیز کشیده خواهد شد. اگر دولت عراق قدرت تأمین امنیت و ثبات را نداشته باشد، مرزهای مشترک ایران و عراق به خطر میافتد. لذا حضور یک دولت مقتدر و برآمده از رأی مردم عراق کاملاً به نفع ایران خواهد بود.
امروز وضعیت میدانی نیروهای حشدالشعبی که بدنهی مقاومت مردمی عراق را تشکیل میدهند، چگونه است و چه آیندهای برای آنها متصورید؟
حشدالشعبی بعد از سقوط موصل در جریان حملهی داعش، با فتوای مرجعیت و کمک جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت. این نیرو توانست بهخوبی و با قدرت از کشور عراق در برابر خطر بزرگ داعش دفاع کند. همزمان با نقشآفرینیهای این نیرو و با توجه به اینکه پیشبینی میشد آمریکاییها و عربستان خواهان این نیستند که نیرویی مانند حشدالشعبی در عراق پا بگیرد، دولت عراق و پارلمان این کشور قانون مربوط به حشدالشعبی را به تصویب رساندند تا جایگاه این نیرو در عراق رسمیت پیدا کند. در حال حاضر این نیرو، نیروی رسمی دفاعی عراق و در واقع بخشی از نیروهای مسلح عراق و تحت فرماندهی نخستوزیر که فرمانده کل قوا نیز هست، میباشد. قاعدتاً این جایگاه قانونی، هم از منظر مصوبات، هم از منظر بودجه و امکانات باید بهخوبی تثبیت شود.
ما شاهد این هستیم که آمریکاییها دستبردار نیستند و به هر طریقی شده میخواهند پایهی قانونی این نیرو را از بین ببرند و آن را بهعنوان یک گروه شبه نظامی غیرقانونی تعریف کنند. در این زمینه دولت عراق بایستی بسیار هوشمندانه عمل کند. ارتش عراق در عرصههای بسیاری در کنار حشدالشعبی بوده و ارتشیها معترفند که نیروهای حشدالشعبی در بزنگاههای فراوانی کمککننده بودهاند و جانفشانیهای کمنظیری از خود بروز دادهاند.
بههرحال هنوز خطر داعش و برخی کشورهای طمعورز منطقه بهطور کامل دفع نشده و این حشدالشعبی است که میتواند در کنار ارتش از کشور و مردمش دفاع کند.
پیشبینی شما از روابط متقابل ایران و عراق و چشمانداز آن چیست؟ چه اولویتهایی پیش روی دولتمردان ما برای تقویت این رابطه وجود دارد؟
نکتهی مهمی را رهبر معظم انقلاب در دیدار با آقای برهم صالح مطرح کردند و آن اینکه عراق عزیز، قوی و پیشرفته برای ایران بسیار مفید است. این نکته به چه معنا است؟ آمریکاییها و سعودیها با سیطرهای که بر رسانههای عربی و حتی بعضی رسانههای عراقی دارند، همواره اینطور تبلیغ میکنند که ایران به دنبال یک عراق ضعیف است و میخواهند این انگاره را در قالب یک عملیات روانی در عراق جا بیندازند؛ اینکه ایران مانع شکلگیری یک عراق قوی میشود؛ درحالیکه کاملاً برعکس است.
اتفاقاً اگر کشور عراق یک کشور ضعیف و دچار بیثباتی باشد، دامنهی آن بیثباتی به کشور ما نیز کشیده خواهد شد. اگر دولت عراق و نیروهای مرکزی و نظامی آن قدرت تأمین امنیت و ثبات را نداشته باشند، مرزهای مشترک ایران و عراق به خطر میافتد. ما الان مشابه این موضوع را در مرزهای خودمان با پاکستان شاهد هستیم. دولت پاکستان به دلیل مشکلات داخلی، این سیطرهی کامل را بر مرزهای مشترک ندارد و این باعث میشود گروههای تروریستی جولان بیشتری بدهند. ایران به هیچ عنوان مایل نیست چنین ماجرایی در مورد عراق تکرار شود، لذا حضور یک دولت مقتدر و برآمده از رأی مردم عراق کاملاً به نفع ایران خواهد بود.
اما در مورد اولویتها باید بگویم دولتمردان ما باید یک اولویت ویژه را به ارتباط با عراق اختصاص دهند. کشور عراق همسایهی ماست که نقاط اشتراک بسیاری هم با ما در حوزههای فرهنگی و اجتماعی و مذهبی دارد؛ مردم عراق علاقهی فراوانی به مردم ایران دارند و بالعکس؛ باید از این فرصتها بهترین استفاده را کرد.
در زمینههای اقتصادی، بازرگانی، درمانی، دارویی و ... دو کشور میتوانند ارتباطات خوبی با هم داشته باشند. در حوزهی چالشهای مشترکی هم که داریم مثل مسائل محیط زیستی و گرد و غبار هم نیازمند تصمیمات و اقدامات مشترک هستیم تا تلاشها نتیجه دهد. هر چقدر اقدامات و فعالیتهای مشترک داشته باشیم، دستهای خارجی نمیتوانند رابطهی دولت و ملت عراق را با دولت و ملت ایران تیره و تار کنند.