
سرویس معرفی: 20 فروردین همزمان با سالروز شهادت سید مرتضی آوینی هفته هنر انقلاب آغاز میشود و همه ساله در انتهای این هفته برگزیده سال هنر انقلاب معرفی میشود. مرتضی سرهنگی، نویسنده ادبیات دفاع مقدس در سال 1393 به عنوان برگزیده سال هنر انقلاب معرفی شد. به مناسبت قرارگیری در هفته هنری انقلاب با گلعلی بابایی در مورد شاخصهای آثار و شخصیتی مرتضی سرهنگی گفتوگو کردیم.
با مورد توجه قرار دادن شاخصههاي هنر انقلاب، ويژگيهاي ادبيات دفاع مقدس بايد چگونه باشد؟ آيا ما هر متن ادبي حوزه دفاع مقدس را میتوانیم جزء هنر انقلاب بدانيم؟
من در ابتدا براي اينكه هنر انقلاب را تعريف كرده باشم، اشارهاي به آخرين پيام امام خميني(ره) در زمان هفته دفاع مقدس ميكنم. آن زمان هفته دفاع مقدس هفته جنگ نام داشت. تقريبا در تيرماه سال 67 قطعنامه 598 پذيرفته شد و در مردادماه بين ايران وعراق آتشبس برقرار شد. امام(ره) در 31 شهريورماه سال 67، به مناسبت هفته جنگ طبق معمول هميشه پيام دادند. این پیام با همه پيامهاي سالهاي گذشته ایشان متفاوت بود و اما در این پیام تلفيقي از دفاع مقدس و هنر را آورده بودند و نوشته بودند: «خون پاك صدها هنرمند فرزانه در جبهههاي عشق و شهادت و شرف و عزت، سرمايه زوالناپذير آن گونه هنري است كه بايد به تناسب عظمت و زيبايي انقلاب اسلامي هميشه مشام جان زيباپسندطالبان حق را معطر كند.» امام در فراز ديگري از اين پيام ميفرمايند: «هنر در مدرسه عشق نشاندهنده نقاط كور و مبهم معظلات اجتماعي، اقتصادي و سياسي و نظامي است. هنري ارزشمند است كه روشنگر هدايت، در جامعه باشد و آدمي را از تاريكي و ناداني نجات بخشد.» و در فراز پاياني این پیام ميفرمايد: «هنرمندان ما تنها زماني ميتوانند بيدغدغه كولهبار مسئوليت و امانتشان را به زمين بگذارند كه مطمئن باشند مردمشان بدون انتخاب غير، تنها و تنها در چهارچوب مكتبشان به حيات جاويدان رسيدند.» امام در این پیام هنر را براي هنرمندان تعريف ميكند و ويژگي خاصي از هنر را توليد ميكند. حضرت آقا هم هنر را اینچنین معرفی میکنند: «هنر مجموعهاي از احساسات و ادراك، زيباييها و حقايق است. هنر حقيقتي بسيار فاخر و عطيهاي از جانب پروردگار است كه مانند هر محبت ديگر الهي مسئوليتها و تكاليفي را به همراه ميآورد.» با بازخوانی این صحبتها مشخص شد که هنر ميتواند چه باشد و يك هنرمند چه وقت ميتواند ادعا كند كه من هنرمند هستم؛ وقتي كه معضلات اجتماعي را ببيند، وقتي كه وقايع منطبق با زندگي مردم را ببينيد و آن را انعكاس دهد. این انتقال در قالب شعر يا در قالب نثر ادبي يا در قالب فيلم يا در قالب تئاتر يا حتي در قالب نقاشي يا هر چيز ديگري كه هنرمند بتواند آن طریق احساس و بيان خودش را بيان كند و يك پيامي را به جامعه دهد، باشد. اين در حقيقت ميتواند تعريف اصلي از هنر باشد. شهيد آويني تعريفي از هنر دارد كه در جاي خودش قابل اعتنا است و ميتواند براي هنرمندان ما سرمشق باشد. شهید آوینی ميگویند: هنر شيدايي حقيقت است، همراه با قدرت بيان آن شيدايي. هنرمند كسي است كه علاوه بر شيدايي حق، قدرت بيان آن را نيز از خداوند متعال گرفته است. هر يك از دو شيدايي حق و قدرت بيان، اصل لازم شيدايي حق است و قدرت بيان شرط كافي است. كسي كه قدرت بيان و قدرت انعكاس اين معضلات و اين اتفاقات جامعه را به نسل بعدي يا نسل امروز دارد، او ميتواند به خود عنوان هنرمند را بدهد و ادعا اين چنيني داشته باشد.
با این تعرفی که از هنر داشتید و یک مسئولیت اجتماعی برای هنر قائل شدید، وارد ادبيات دفاع مقدس شويم، ما ميخواهيم بدانيم كه با ملاك قرار دادن شاخصهایی که شما از تعریف امام، رهبری و شهیدآوینی برای هنر انقلاب ارائه دادید، ويژگيهاي ادبيات دفاع مقدس چیست؟
ادبيات دفاع مقدس شامل چند بخش ميشود. زماني شما ميخواهيد خاطرات يك رزمنده را در قالب يك كتاب ببريد. این ميشود كتاب خاطرات يك نفر و نگاه يك نفر به جنگ است. يك زماني هم است كه ميخواهيد تاريخ جنگ را بنويسيد ولي با يك زباني كه تلفيق هنر در آن باشد و براي همه قابل فهم و قابل استفاده باشد. در اینجا وقايع جنگ به تنهايي نميتواند براي يك نسل، جذابيت داشته باشد و اينجا بايد هنر ادبي به كار گرفته شود. يعني آن نويسنده بايد از ابتكارات و نوآوري و خلاقيت خودش استفاده كند و آن وقايع و اتفاقاتي را كه ميخواهد انعكاس دهد باید در قالبي بياورد كه براي مخاطب از هر قشري دانشآموز، دانشجو، كارمند، كارگر و زن و مرد و هر كسي كه ميخواهد از آن استفاده كند، قابل فهم باشد و جذابيت داشته باشد. لذا ادبيات دفاع مقدس در قالب خاطرات، تاريخ جنگ، قصه، رمان، شعر، همه اينها جای میگیرد. هر كدام از این قالبها براي خودشان شاخصههايي دارد. وقتی از قالب خاطرات حرف میزنیم دیگر تخیل در اینجا جایی ندارد. شاخصهای قصه و رمان هم مشخص است. نويسنده از خلاقيت خودش استفاده ميكند و با استفاده از الهامات و توجيحاتي كه نسبت به بعضي از وقايع يا شخصيتهاي جنگ پيدا كرده است، كتابي را با عنوان رمان یا قصه مينويسد. شعر هم اينطور است. شعر دفاع مقدس بستگي دارد به وقايعي كه به شاعر گفته ميشود يا از جايي مطالعه ميكند. مثل همين اتفاقي كه چند وقت پيش افتاد و شهدای غواص را آورده بودند. سيل عظيمي از شاعران آمدند در وصف اينها شعر گفتند و بستری برای ظهور خلاقيتها فراهم کرد. یا مثلا اتفاقی كه براي شهيد حججي پيش آمد. اتفاقي كه متغير با وقايع ديگر شهداي مدافع حرم بود و همان باعث كه يك سيل عظيمي از شعرا شعرهاي بسيار زيبا و حماسي در وصف اين شهيد بگويند. همه اينها به ذوق و سليقه و روحيات شاعر و نويسنده و نقاش و فيلمساز و هر كسي كه ميخواهد بيايد دراين قالبهاي هنري كار كند، بستگی دارد. ادبيات هم مستثني از اينها نيست. كسي كه نويسنده كتاب دفاع مقدس است، بايد سعي كند، سوژهاي را انتخاب كند كه به درد جامعه امروز بخورد. باري از مشكلات جامعه امروز را بردارد و شخصيتهايي را معرفي كند كه براي جوانان امروز جذابيت داشته باشد. اتفاقاتي را بيان كند كه براي نسل امروز ما عبرتآموز باشد و بتواند از دل آن درسهايي را بياموزد. ضمن اينكه ميتواند به عنوان سرگرمي هم باشد. چون كتابخواني علاوه بر اينكه يك علمي را ميآموزيد، مخصوصا كتابهاي داستان، تاريخ و اينها، يك بحث سرگرمي هم دارند.
شما ميدانيد كه در سال 93 آقاي سرهنگي به عنوان برگزيده سال هنر انقلاب انتخاب شدند. با ويژگيهايي كه براي هنر انقلاب و ادبيات دفاع مقدس عنوان فرموديد، ارزیابی شما از آثار ايشان چیست؟
قبل از اينكه بخواهيم به آثار آقای سرهنگی نگاه كنيم بايد به ابتكاراتش نگاه كنيم، به كارهايي كه ايشان در زمينه ادبيات دفاع مقدس انجام دادند. وقتي به پيشزمينه كارهاي ايشان مراجعه ميكنيم میبینیم که ايشان نويسنده و خبرنگاري بودند و در روزنامه جمهوري اسلامي كار ميكردند. ايشان در زمان شروع جنگ در روزنامه جمهوري اسلامی بودند و با شروع جنگ صفحهاي به اسم صفحه «جبهه و جنگ» تشكيل دادند و براي اولين بار خاطرات رزمندهها را در این صفحه منعکس ميكردند. از اينجا كارهاي فرهنگي و دفاع مقدسي ايشان شروع ميشود. در سال 67 که جنگ تمام شد، اكثر رزمندهها به خانهها و شهرهاي خودشان برگشتند. اينجا باز آقای سرهنگی ذوق و سليقه و ابتكار به خرج دادند و دفتر ادبيات مقاومت را تشكيل دادند و این دفتر پاتوقي براي رزمندگان شد، براي كساني كه حرفي یا خاطرهای براي گفتن داشتند. دفتر ادبيات جايي براي بازگو كردن اين خاطرات، چاپ و نشر كتاب خاطرات شد. براي اولين بار ما ميبينيم که كتابهاي جنگ به وفور در دفتر ادبيات که در دو كانكس گوشه حيات حوزه هنري قرار داشت، نوشته میشود. افراد مختلفی بدون اينكه هيچ زمينهاي از نويسندگي داشته باشند، به آنجا ميرفتند و حرفهايشان را ميزدند و خاطراتشان را میگفتند. خود من وقتی که خاطراتم را مكتوب میکردم، هيچ وقت فكر نميكردم این خاطرات و دست نوشتهها زماني به درد بخورد. آقاي سرهنگي و آقاي بهبودي با علاقه به من روحيه میدادند و ميگفتند كه اينها شاهكار است. و دست نوشتههای من را چاپ كردند. خيلي از بچهها و نویسندههای دیگر هم نوشتن را از این دفتر شروع كردند. پس يكي از كارهاي بزرگ و موثر آقاي سرهنگي راهاندازی دفتر ادبيات بود. فكر ميكنم تا به امروز بيش از 600 عنوان كتاب در كارنامه ايشان باشد. بعد يك كار تخصصي درباره دفاع مقدس انجام دادند و نشريه تخصصي «كمان» را توسط آقاي بهبودي راهاندازي كردند. نشريه کمان بعد از هشت سال تلاش، براي اولين بار مقالاتي كه خارج از مرزهاي ايران درباره جنگ ما گفته ميشد، جمعآوري و چاپ و براي مردم و مخاطبين ارائه کرد. این نشریه دريچهاي بود به سمت اتفاقات و وقايع جنگ. 200 شماره از اين نشريه چاپ و بعد هم تعطيل شد. آقای سرهنگی بعد هم در جايگاه مسئول ادبيات انتشارات سوره و حوزه عمليه هنري، وظيفهاش نظارت و كارشناسي آثاري بود كه به آنجا ارائه ميشد. وقتي طيف اول كتابهاي دفتر ادبيات منتشر شد، يواشيواش رزمندهها فهميدند كه يك جايي براي ثبت و انتشار خاطرات آنها وجود دارد. به دفتر انتشارات سوره هجوم آوردند و مقداري مراجعه زياد شد. در آنجا هم كار اصلي آقاي سرهنگي شروع شد و کارها را كارشناسي و نظارت ميكردند، بچهها را هدايت ميكردند كه چگونه بنویسند. روی كتابها كار ميكردند تا این كتابها بدون نقص بیرون بيايد. یکی دیگر از آن كارهايي كه خود آقای سرهنگی مسئوليت مستقيمش را برعهده داشتند، مصاحبه با اسراي عراقي بود. آن زمان كه اسراي عراقي در ايران بودند كار بسيار بديلي كه ايشان انجام دادند این بود که رفت و با يكسري از اين اسراي عراقي مصاحبه كرد. از این مصاحبهها پنج عنوان كتاب چاپ شد. عنوان کتای «جنگ تحميلي به روايت اسراي عراقي» بود. در این کتاب ما جنگ را براي اولين بار از دريچه نگاه اسراي عراقي ديديم. یک وقت اين خاطرات را بچههاي ما ميگفتند، ولی یك وقتي هم است كه دشمن ميگويد كه بچههاي ايراني، رزمندههاي ايراني چطور جنگيدند. این براي بعضي از خوانندگان قابل فهمتر است. ميگويند كه اين حرف را عراقیها دارند ميگويند. این كتابها هم خيلي كتابهای ارزشمندي بودند و از این طریق خيلي از وقايع و اتفاقات جنگ از دريچه نگاه اسرا و سربازان و افسران عراقي بیان شد. ايده بسيار خوب و نيكوي دیگر آقاي سرهنگي اين بود كه جنگ را از خاكريزها دور و به دل خانوادهها آرود و وقايع جنگ را از پشت جبهه روايت کرد. آن هم از طریق مصاحبههايي كه با همسران شهدا انجام ميداد و كتابهايي كه در قالب گفتوگو با همسران شهدا نوشت. این کار هم واقعا از شاهكارهايي ایشان بود. كساني كه به جبهه ميرفتند و شهيد ميشدند، زندگي داشتند، زن و بچه داشتند، عشق و علاقه داشتند. اينها هيچ وقت بازگو نميشد. مثلا وقتي در كتاب «خرمشهر، كو جهانآرا» از زبان خانم صغري كبرينژاد همسر شهید جهانآرا چاپ شد، خيلي از خانوادهها با وقايع زندگي جهانآرا ارتباط برقرار ميكردند. يا مثلا كتاب خاطرات شهيد حسن باقري از زبان همسر شهيد حسن باقري از جمله این کتابها بود. كتاب زندگي باز همسر عبدالرضا موسوي يكي از فرماندهان خرمشهر از دیگر کتابها بود. خيلي از اين کتابها به اجتماع و به پشت و عقبه زندگي رزمندهها برميگشت. آقای سرهنگی این ابتکار را هم فيالبداهه و از روی سليقه خودشان ایجاد و عملی کردند. ابتکار دیگری در مورد حفظ نمادهاي جنگ، مثل چفيه، پلاك، خاكريز داشت. چفيه هنوز هم در كشور ما و در بين رزمندگان و بچههاي جنگ يك نماد است. كتاب «اسم من پلاك»، «اسم من خاكريز»، «اسم من چفيه» از ابداعات دیگر آقاي سرهنگي بود و ایشان از این طریق این نمادها را به جامعه معرفي کرد. از همه اينها كه بگذريم كار اصلي و بزرگي كه آقاي سرهنگي انجام داد، كادرسازي براي ادبيات دفاع مقدس بود. يعني خيلي از كساني كه شايد در ذهنشان هم نميگنجيد كه يك زماني بخواهند نويسنده شود، ايشان روحيه داد، پشتيباني و حمايت كرد تا تبديل به نويسنده شدند.
به عنوان سوال پاياني ميخواستم نگاه و ارزیابی شما ار معرفی برگزیده سال هنر انقلاب بداینم.
در هر كار و فعاليتي رقابت ميتواند منشا خير و بركت باشد. اين هم يك نوع رقابت است. انتخاب چهره برتر هنري در سال باعث ميشود كه هر كس سعی کند با فعاليت بيشتر و ارائه كارهاي بهتر، خودش را نشان دهد. این کار یک کار شايسته و خوبي است، به شرطی که در آن سياسي كاري نشود و در آن اتفاقاتي كه در برخي از اين جشنوارهها ميافتد، نيفتد. كار پسنديده و خوبي است كه انشاءلله بتواند با داوري خوب، با انصاف و عدالت برگزار شود.