
سرویس پرونده: به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان پایگاه خبری تحلیلی حلقه وصل در نظر دارد هر روز یک کتاب از نویسندگان برتر انقلاب اسلامی را به مخاطبین عزیز معرفی کند تا از این فرصت معنوی نهایت استفاده را داشته باشند.
«سال گرگ»، اثر جواد افهمی است و توسط انتشارات شهرستان ادب به چاپ رسیده است. افهمی در این کتاب که در چهارمین جشنوارۀ داستان انقلاب هم مورد تقدیر قرار گرفته است، روایتگر برههای حساس از تاریخ پیش از انقلاب است؛ سال 54،سالی که او «سال گرگ» مینامدش.
رمان افهمی رمانی است نیمهمستند- نیمه داستانی. او با دست بردن در تاریخ و افزودن شاخ و برگ تخیل به حقیقتها، روایتی آفریده است که نه بازگویی بیچون و چرای تاریخ است و نه تخیل صرف نویسنده. اصلیترین شخصیت کتاب، «شهرام» است؛ شخصیتی برگرفته از «تقی شهرام» که مهرۀ اصلی در تغییر ایدئولوژی و انحراف فرقۀ منافقین بوده است. دیگر شخصیتها و اتفاقات نیز، هر کدام ریشهای در واقعیت دارند؛ اما چنان که خود افهمی بارها در طول داستان به آن اشاره میکند، هر جا مجالی دست داده، او خود وارد عمل شده و خلأهای تاریخ را با روایتهای ذهنیاش پر کرده است.
اولین نکتهای که مخاطب هنگام خواندن «سالگرگ» با آن مواجه میشود، مهارت و قدرت بالای نویسنده در توصیف است؛ همان عنصری که برگ برندۀ افهمی است. چنان که ذکر شد، از همان صفحات آغازین کتاب تا میانه و انتهای داستان، توصیفاتی به شدت قوی و مجذوبکننده حضور دارند که دست مخاطب را میگیرند و او را در فضای وهمآلود و تاریک سال 54 قرار میدهند. زبان جاندار و خواندنی هم به مدد افهمی آمده تا در خلال این توصیفات، جملاتی ماندگار و دلنشین خلق کند. به این نمونه توجه کنید: «دلم میخواهد دست دراز کنم و شاخۀ نارون را توی دستم بگیرم و همانطور ساکت و بیحرکت بمانم تا رگهایم با رگهای درخت یکی شود و مثل او سبز شوم. تنها و تنها به آفتاب فکر کنم. انتظار ابرهای توفانی را بکشم و بارانی که در خاکم نفوذ کند و ریشههایم را خیس کند و سیرابم سازد، اما اینجایم؛ کنار تو و دارم گذشته را مرور میکنم.» (ص 227)
نویسنده در هر بخش داستان که به توصیف شخصیتها و وقایع مشغول بوده، موفق بوده است؛ چرا که جملات دمِدستی و تکراری را کنار زده و با بهرهگیری از دایرۀ واژگانی غنی خود، اتفاقی داستانی را رقم زده است. اما گاه و بیگاه، با دست کشیدن از این زبان پرمایه، به لحنی تصنعی و آموزگاروار رسیده است.