مشکل ما الان به نظر من این است که هر کسی میخواهد نویسنده شود از این حوزه میخواهد شروع کند، میگوید من داییام شهید شده چطوری کتاب او را بنویسم؟
دبیر شورای نگهبان در دیدار خانواده شهید مدافع امنیت گفت: وقتی یک ملتی با آمریکا و همه مستکبران عالم دربیفتد، معلوم است که این مسیر شهادت و جانبازی دارد.
«برگشتن» ضمن برگشت باورپذیری به حال و هوای خرمشهر، اندازه خودش حرف برای گفتن دارد و به شدت از شعار و کلیشه دوری می کند.
بصیرت، بصیرت و بصیرت. این خصیصه بیش از هر شاخصه دیگر در وجود محمدحسین بروز پیدا کرده بود. ساده و یکرنگ بود. در جامعه همانی بود که در خلوت خود بود. همیشه در امور زندگیاش خدا را مدنظر داشت.
بدون تعارف این هفته به شهرستان ملارد رفت تا با خانواده شهید مرتضی ابراهیمی بسیجی پاسداری که در سی و پنج سالگی، یک هفته پیش به دست عده ای آشوب گر در شهرستان ملارد به شهادت رسید، به گفتگو بپردازد.
اولین بار بود که می دیدم محمد برای این کار، دست به دامان شهدا شده است. چیزی نگفتم و به خانه آمدیم. داشتیم وسایل را جابه جا می کردیم. به نظرم حدود ساعت نه و نیم بود که تلفن همراهش زنگ خورد.
سردار سرلشکر حسین سلامی در منزل شهید امنیت «مرتضی ابراهیمی» گفت: تمام کسانی که در ماجرای جنایتبار اخیر دست داشتند بدانند که از تیررس جامعه اطلاعاتی ما در امان نیستند.
در این مراسم که به همت موسسه شهید حمید سیاهکالیمرادی برگزار میشود، حجتالاسلام علی سرلک به سخنرانی میپردازد و میثم مطیعی مدیحهسرایی میکند.
جهادگران بیشتر اهل عمل بودند و زیاد صحبت نمیکردند و یکی از دلایلی که ما اسناد تاریخ شفاهی زیادی از جهادگران در اختیار نداریم، همین است.
مراسم ترحیم حاج ابراهیم محمد زاده امروز یکشنبه ساعت ۱۶ تا ۱۷.۳۰ در مسجد حضرت ولیعصر (عج) واقع در خیابان خالد اسلامبولی (وزرا )، شرق پارک ساعی برگزار می شود.
مسئولان چندین بار به عیادت همسرم آمدند و دیدند که من مواد غذایی را با نِی به ایشان میدهم؛ چه اتفاقی افتاد که ۳۰ درصد جانبازی دادند و ایشان را مجروح جنگی متوفی اعلام کردند؟!
هجدهمین آیین معرفی و جشن امضا کتاب با حضور علی آسترکی نویسنده کتاب «الی الحبیب» چهارشنبه ۶ آذرماه در کتاب طلائیه اراک برگزار می شود.
دیدار آخر ما در معراج الشهدا بود، آنجا خیلی غافلگیر شدیم و در وداع آخر مادرشان گفت که تو خیلی مهمان نواز بودی و قسمش داد که به حرمت مهمانها یک بار دیگر چشمانت را باز کن...
محمد احمدیان از شهید توکلی پیشکسوت تفحص لشکر ۱۴ امامحسین(ع) میگوید
البته من دنبال نویسندگی نبودم و این یک کار دلی بود. این کار را دوست داشتم ولی خیلی هم به آن فکر نمیکردم که آیندهام در این مسیر باشد ولی لطف خدا باعث شد این مسیر را بروم.
در شیراز رسم بر این بود که علمای شهر بخصوص روحانیونی که از لحاظ سنی و موقعیت اجتماعی از دیگران ممتازتر بودند مسؤولیت تلقین شهدا را برعهده می گرفتند.
در پایگاه بسیج پارچه نوشتهای که روی آن نوشته بود «شهید نشوی میمیری» بیقرارش میکرد. دوستانش میگویند این وقتها زیر لب میگفت یعنی میشود من هم نمیرم؟
بعدها که موضوع را جویا شدم، فهمیدم آنها بیسرپرست هستند و هر بار دلشان میشکند که کسی آنسوی جبهه چشم انتظارشان نیست.
خواهر شهید مصطفی رضایی میگوید: برادرم همیشه میگفت باید با زیردست خودم مدارا و صبوری کنم و این باعث میشود برکتش به خودم بازگردد.