
سرویس مبشر صبح: رهبر معظم انقلاب معمولا در طول سال دیدار های مختلفی با اقشار مردم و مسئولین دارند اما دیدار های ماه مبارک رمضان ایشان معمولا جذاب تر و خاص تر است. یکی از این دیدار ها، دیدار دانشجویان است که از حدود سال 1377 به شکل کنونی آغاز شده و هر ساله در ایام ماه مبارک رمضان جمعی دانشجویان و تشکل های دانشجویی برای دیدار استاد به حسینیه امام خمینی می آیند و سوال هایشان را صریح و بی رودربایستی بیان می کنند. استاد هم از این حرف های صریح و آتشین حمایت می کند و از آن ها همین صراحت و آرمان خواهی را طلب می کند، به آن ها جرات طوفان می دهد و بعد از شنیدن صحبت های نمایندگان دانشجویان به سوالات آنها پاسخ می دهد و توصیه هایش را نیز بیان می کند.
خاص بودن دیدار دانشجویان دلایل زیادی دارد، یکی از آنها همانطور که گفته شد صراحت بیان دانشجویان است که حتی رهبر معظم انقلاب را «آقای خامنه ای» هم خطاب می کنند، حرف ها و انتقادهایشان را حتی نسبت به منصوبان و زیرمجموعه های رهبری به صورت جدی و بی پرده مطرح میکنند. اما نکته دیگری که این دیدار را متمایز می کند حاصل این گفت وگوی استاد و شاگردان است که خیلی از اوقات پاسخ ها و سخنان تاریخی رهبر انقلاب در این دیدار مطرح می شود و تبدیل به جریانی در کشور و خصوصا جنبش دانشجویی می شود.
در ادامه چند موضوع تاریخی را که در دیدار های متمادی سالهای گذشته بیان شده را مرور خواهیم کرد.
انتقاد از زیر مجموعه های رهبری
این روزها تشکلهای انقلابی آنطور که آرمانخواهیشان ایجاب میکند حتی از منصوبان و زیرمجموعههای رهبری انتقاد میکنند. انتقاد از برخی ائمهجمعه شهرهای مختلف، انتقاد از رئیس قوه قضائیه، صداوسیما و... نمونههای آن است؛ اما در سالهایی نهچندان دور، هرگونه انتقاد از منصوبان رهبری از سوی برخی جریانها بهشدت منکوب میشد؛ به این بهانه که انتقاد از آن دستگاه یا فرد، انتقاد از رهبری و تضعیف ایشان است. اما در سال 87 و در دیدار رمضانیه (۰۷/۰۷/۱۳۸۷) این بهاصطلاح تابوشکنی صورت گرفت و نماینده اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل با طرح سوالی گفت: «متاسفانه برخی از آنجاکه مدیر صداوسیما از سوی جنابعالی منصوب میشود، اینگونه عنوان میکنند که انتقاد به صداوسیما تقابل با رهبری است.»
رهبر انقلاب درخصوص این اظهارنظر صریحا پاسخ دادند که «تعیین رئیس این سازمان از جانب رهبری، دلیلی برای انتقاد نکردن از صداوسیما نیست.» ایشان افزودند: «در این صورت به خیلی چیزها نمیتوان انتقاد کرد زیرا رئیسجمهور هم پس از رای مردم از سوی رهبری تنفیذ میشود.»
آرمان خواهی
سال 82 سالی است که کشور درگیر منازعات هستهای شده و خبرهای خوبی از مذاکرات سعدآباد به گوش نمیرسد. دانشجویان بارها اعتراض کردهاند. حتی برخی از آنها هنگامی که مقابل سفارت انگلیس تجمع کردهاند با برخورد سخت نیروی انتظامی مواجه شدهاند. در این شرایط سوالی که ذهن دانشجویان را درگیر کرده این است که این آرمانخواهی با آنچه مصلحتاندیشی از سوی مسئولان امر خوانده میشود، جمعشدنی نیست. آیا آرمانخواهی با محافظهکاری قابل جمع است؟ این سوال را یکی از دانشجویان در این دیدار (۱۵/۰۸/۱۳۸۲) مطرح میکند که «شما میگویید دانشجویان مصلحتاندیش نباشند. حالا ما آرمانگرا، پس چرا گاهی اوقات بعضی از دستگاههای اجرایی مصلحتاندیشی میکنند؛ این دو چگونه قابل جمع هستند؟» رهبر انقلاب با تفکیک وظیفه دانشجویان از وظیفه مسئولان این موضوع را اینگونه حل میکنند که «برآیند آرمانگرایی دانشجو و چالش مسئولان با مصلحتها، برآیند معتدل و مطلوبی خواهد شد.»
ایشان توضیح میدهند که «مصلحتاندیشی بد، منفی و ضدارزش نیست» و میگویند: «دستگاه اجرایی کشور در تعامل بسیار دشوار خود در دنیا، بر سر دوراهیهایی قرار میگیرد که مجبور میشود مصالحی را در نظر بگیرد؛ ما به آنها ایراد نمیگیریم. البته حواسمان هم جمع است که آنها همیشه غرق در مصلحت نشوند. اما اگر شما هم دنبال مصلحتگرایی رفتید و گرایش مصلحتاندیشانه -یعنی صددرصد با واقعیتها کنار آمدن- وارد محیط فکری و روحی دانشجو و جوان شد، آنوقت همهچیز بههم میریزد و بعضی آرمانها از ریشه قطع و گم خواهد شد. دانشجویان نباید آرمانگرایی را رها کنند.»
ضد ولایت فقیه در کلام رهبر انقلاب
سال 86 و دو سال پس از روی کارآمدن دولت نهم، با اینکه تشکلهای دانشجویی در مطرحشدن گفتمان عدالتخواهی -که راس قوه مجریه مدعی آن بود- سهیم بودند اما از همان سالهای ابتدایی زمانی که کوچکترین زاویههای دولت مستقر با این گفتمان از سوی دولت باز شد، به نقد آن پرداختند. شاید همین موضوع بود که باعث شد از سوی برخی متهم به ضدیت با ولایت فقیه شوند. این موضوع و موارد دیگر سبب سوال یکی از دانشجویان عضو جنبش عدالتخواه دانشجویی شد. نماینده این تشکل دانشجویی در دیدار سال 86 (۱۷/۰۷/۱۳۸۶) با بیان نقدهایی به اجرای اصل 44 قانون اساسی از اینکه این نقدها تعبیر به ضدیت با ولایت فقیه شده گلایه میکند و از رهبری میخواهد ضدولایت فقیه را معنی کنند. ایشان نیز با توضیحی هرگونه سوءبرداشت از این شعار را مسدود میسازند. آیتا... خامنهای توضیح میدهند که «ضدیت، یعنی پنجه در افکندن، دشمنی کردن؛ نه معتقد نبودن.» بعد ایشان ادامه میدهند که «این ضدولایت فقیه که در کلمات هست، آیه منزل از آسمان نیست که بگوییم باید حدود این کلمه را درست معین کرد؛ به هر حال یک عرفی است» و لذا «اعتراض به سیاستهای اصل ۴۴، ضدیت با ولایتفقیه نیست؛ اعتراض به نظرات خاص رهبری، ضدیت با رهبری نیست. دشمنی، نباید کرد.»
وحدت یا خلوص
در همان دیدار نماینده بسیج دانشجویی سوال مهمی را مطرح میکند. ماجرا از این قرار بود که پس از حوادث سال 88 و نزدیکشدن به انتخابات مجلس نهم، عدهای معتقد بودند که اختلافات را باید کنار گذاشت و به وحدت رسید. از سوی دیگر برخی بر این باور بودند که دوره، دوره خالصسازی کشتی نظام از نیروهای سیاسی است. این موضوع دستمایه سوال نماینده بسیج دانشجویی شد که بعضیها میگویند وحدت، بعضیها میگویند خلوص؛ شما چه میگویید؟ رهبر انقلاب در پاسخ به این سوال گفتند: «من میگویم هر دو. خلوص که شما مطرح میکنید -که ما بایست از فرصت استفاده کنیم و حالا که غربال شد، یک عدهای را که ناخالصی دارند، از دایره خارج کنیم- چیزی نیست که با دعوا و کشمکش و گریبان این و آن را گرفتن و با حرکت تند و فشارآلود به وجود بیاید؛ خلوص در یک مجموعه که اینجوری حاصل نمیشود؛ ما به این، مامور هم نیستیم. وحدت هم که ما گفتیم، منظور من اتحاد برمبنای اصول است. بنابراین وحدت با کیست؟ با آن کسی که این اصول را قبول دارد. به همان اندازهای که اصول را قبول دارند، به همان اندازه ما با هم مرتبط و متصلیم؛ این میشود ولایت بین مومنین.»
تکلیف استکبار ستیزی با وجود برجام
سال 94 دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب رنگ و بوی برجامی دارد. دولت در حال پیادهکردن تنها ایده خود برای حل مشکلات کشور است. برجام امضا شده و اکنون یک موضوع سوال اصلی است که با وجود این معاهده و کنار میز نشستن با آمریکا -که تاکنون تشکلهای دانشجویی آن را شیطان بزرگ میخواندند- تکلیف استکبارستیزی چه میشود؟ این موضوع سوالی است که یکی از دانشجویان از رهبر انقلاب میپرسد. ایشان در پاسخ میگویند: «مگر مبارزه با استکبار، تعطیلپذیر است؟ مبارزه با استکبار، مبارزه با نظام سلطه تعطیلپذیر نیست. این جزء کارهای ما است، جزء کارهای اساسی است، جزء مبانی انقلاب است. یعنی اگر مبارزه با استکبار نباشد، ما اصلا تابع قرآن نیستیم. مبارزه با استکبار که تمام نمیشود. درمورد مصادیق استکبار، آمریکا اتم مصادیق استکبار است. ما به این مسئولان محترمی که در قضیه هستهای مذاکره میکنند -که حالا اینها اجازه پیدا کردهاند که مسئولان روبهرو با هم حرف بزنند؛ البته سابقه داشت، در این سطح نه، در سطوح پایینتر سابقه داشت؛ در این سطح، اولینبار بود- گفتهایم که فقط در مساله هستهای شما حق دارید مذاکره کنید. مبارزه با استکبار تعطیلپذیر نیست، تکلیفش کاملا روشن است و خودتان را آماده کنید برای ادامه مبارزه با استکبار.»