
به مناسبت سال جدید، حلقه وصل به سراغ فعالان فرهنگی رفته و گفتگوهای کوتاهی با آنان در مورد نحوهی فعالیت در سال گذشته و برنامههای آنان برای سال جدید ترتیب داده است.
***
از فعالیت های خود در سال 93 بگویید.
بیشتر فعالیت ما در سال 93 در قالب تولید محتوا از خاطرات بانوان دفاع مقدس و تولید آثار برای کودکان و نوجوانان در قالب فیلمنامهی پویانمایی بود.
معمولا شما چه مدتی را به خلوت خود اختصاص می دهید و در مورد فعالیت های خود به تفکر می پردازید.
اگر بخواهیم کارهای فرهنگی اثرگذار باشد، مطمئنا باید روزمرگی را از خود دور نگه داریم. در غیر این صورت همان اتفاقی می افتد که در بسیاری از سازمان ها و نهادهای دولتی، به شکل روزمرگی کارمندی می بینیم. در واقع کار فرهنگی در قالب کار کارمندی نمی گنجد. ما برای هر کار خود، اتاق فکر تشکیل می دهیم. گاهی حتی وقتی که برای برنامهریزی و جمعبندی اختصاص می دهیم، از وقتی که برای کارهای اجرایی صرف می شود، بیشتر است.
شما از روی دغدغهی شخصی و فکر فرهنگی به این زمینه ها راه پیدا کردید یا گردش روزگار بود که شما را به طرف کار فرهنگی کشاند؟!
ورود بنده به این عرصه کاملا اختیاری و انتخابی بود.
با توجه به این که سال 93 به نام فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی بود، شما فعالیتی در این زمینه انجام دادید؟
یکی از اتفاقاتی که در مجموعهی حوزه هنری کودک و نوجوان رخ داد، فشردهسازی محصولات فرهنگی بود. ما هم در این زمینه وارد شدیم و سعی کردیم کار خود را به بهترین صورت انجام دهیم.
به نظر شما مهمترین ضعف مجموعه های فرهنگی در سال 93 چه بود؟
مشکلی که مثل همه ی سال های گذشته در سال 93 هم داشتیم، این بود که در کشور ما، فرهنگ متولی ندارد؛ این بزرگترین اشکال مدیریت فرهنگی ماست. دیگر این که مجموعههای فرهنگی ما به صورت جزیرهای و پارتیزانی کار می کنند، در این حالت ممکن است اتفاق خوبی رخ دهد، مثلا محصول خوبی تولید شود، ولی چون ساختار فرهنگی منسجمی برقرار نیست، نتیجهای در بلندمدت به دست نمی آید. مجموعه های فرهنگی معمولا نظام تشکیلاتی مورد نیاز را ندارند و فاقد چشماندازی نسبت به آینده هستند. به همین خاطر کارهای آن ها مقطعی است، معمولا در حد یک تلنگر باقی می ماند و جریانساز و تاثیرگذار نیست.
مدیریت فرهنگی باید یک اتاق فکر واحد داشته باشد. اگر حوزه ی هنری و وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات و بقیه ی نهادهای فرهنگی، که متولی این حوزه شناخته می شوند، هر کدام کار خودشان را بکنند، هیچ وقت به جایی نمی رسیم و همین نکته، نشان می دهد که در اصل، فرهنگ متولی ندارد. همین اتفاقی که در رده های کلان رخ می دهد، در رده های پایین هم ممکن است اتفاق بیافتد. به همین خاطر بود که چند سال پیش مقام معظم رهبری بحثی را تحت عنوان «مهندسی فرهنگی» مطرح کردند. در این بحث، تکتک موسسه های فرهنگی در پازل فعالیت های فرهنگی، جایگاه خود را دریافت می کنند. بدون داشتن این طرح کلان، در هر مجموعه، زیر مجموعه ها به سلیقه ی خود به سویی می روند.