سرویس تلنگر- مهدی نوروزی: حجاب به خاطر کارکردی که در کمک به پیشبرد اهداف جامعه اسلامی و مسلمانان دارد، همواره در دورههای مختلف مورد هجمه دشمنان داخلی و خارجی قرار گرفته است. از این رو معاندین در طی دورههای مختلف همواره در پی مخالفت با حجاب برآمده و با توجه به علایق و سیاستهای خود به تحلیل و تخریب آن پرداخته و با دادن تئوریهای مختلف قصد تحریف این واجب دینی را دارند.
در پی توطئه دشمنان در مبارزه با حجاب و فرهنگ غنی اسلام، معاندین به کمک رسانههای تبلیغاتی خود و با بهانههای واهی همچون حقوق زنان و حقوق بشر اقدام به تخریب جایگاه حجاب در کشورهای اسلامی مینمایند و چون میدانند که نمیتوانند به صراحت به انکار حجاب بپردازند، دم از اختیاری بودن حجاب در جامعه میزنند و آن را به عنوان یک واجب فردی و نه اجتماعی مطرح میکنند.
مجید محمدی از پژوهشگران رادیو فردا در گزارشی با عنوان «پنج قلب واقعیت تاریخی- اجتماعی در مورد حجاب اجباری» سعی دارد با استدلالات خود به اسم پنج قلب واقعیت، حجاب اسلامی در ایران را به چالش کشیده و آن را مخالف عقاید و نظر مردم ایران معرفی کند.
در مقدمه مطلب این رسانه وابسته سازمان جاسوسی آمریکا، آمده است: «موضوع حجاب اجباری از موضوعات بسیار چالشبرانگیز میان اسلامگرایان و منتقدان آنهاست، هم از حیث حکم دینی و شرعی و قانونی آن و هم از حیث چگونگی تحقق عینی آن در جامعهی ایران. حقایق دینی و تاریخی و اجتماعی مربوط به آن نیز بسیار در هم ریخته و گیجکننده شده است. در این نوشته برخی از اقوال و ادعاهای تاریخی و اجتماعی مربوطه را به چالش میگیرم».
مؤسسات نظرسنجی مستقل و آزادی بیان در ایران وجود ندارد
این رسانه معارض با بیان این مطلب از عبدالکریم سروش که گفته است «جامعه اینجا [غربی] یک جور لباس را خوب میداند و جامعه ما هم یه جور لباس دیگری را خوب را میداند» به موضوع «زنان محجبه ایرانی: اکثریت یا اقلیت» پرداخته است.
رادیو فردا این جمله از سروش را که در سخنرانیاش در تیرماه سال گذشته و در دانشگاه جرج واشینگتن بیان شده است، را این گونه تحلیل میکند: «او در جمله قبل از بیحجابی در جوامع غربی و حجاب در جامعه ایران سخن میگوید. در چند جمله بعد نیز حجاب را پسند جامعه ایران معرفی میکند. فحوای سخن وی این است که جامعه ایران حجاب را خوب میداند». او البته این موضوع را صرفاً به حسن و قبح عقلای جوامع (و نه حکم اخلاق) نسبت میدهد و معتقد است که در این موضوع باید به عرف نگاه کرد. اسلامگرایان و روشنفکران دینی همیشه حجاب را خواست و ارزش اکثریت مردم ایران دانستهاند، بدون حتی یک نظرسنجی میدانی».
گفتنی است عبدالکریم سروش یکی از معارضین و مخالفین جمهوری اسلامی ایران است که در اوایل انقلاب عضو ستاد انقلاب فرهنگی بوده و در زمان پیروزی انقلاب اسلامی اشتیاق مردم به حجاب اسلامی را دیده است و به همین علت نه تنها قادر به انکار آن نیست، بلکه این موضوع را نیز مطرح میکند.
این پژوهشگر وابسته به دولت آمریکا در ادامه با اتهام واهی، به نبودن مؤسسات نظرسنجی و آزادی بیان در ایران، گفت: «البته این نسبت دادن عرفی بودن حجاب به جامعه ایران قلب واقعیت است. در ایران قبل از تأسیس جمهوری اسلامی هیچ کار میدانی نشده است که نشان دهد اکثریت زنان جامعه حجاب را ترجیح میدهد. در دوران جمهوری اسلامی نیز زنان در پوشش خود آزاد نیستند تا با مشاهده بگوییم اکثریت آنها چه نوع پوششی را ترجیح میدهند. مؤسسات نظرسنجی مستقل و آزادی بیان نیز در ایران وجود ندارد تا با نگرش سنجی بتوان این موضوع را کشف کرد».
با قانون نمیتوان حقوق فردی از افراد را نقض کرد
این جامعهشناس مقیم آمریکا بدون اشاره به این نکته که نمایندگان مجلس که به وضع قانون میپردازند، منتخب مردم هستند و همچنین مطابق اصول جامعهشناسی، افراد از طریق یک سلسله نظامات، سنن، آداب، و قوانین خاص با یکدیگر پیوند میخورند و جامعه را به وجود میآورند، در گزارش خود نوشت: « ۱۹۵ تن از اعضای مجلس در ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ برای اجرای قانون حجاب و عفاف به روحانی نامه نوشتند. بسیاری از مقامات جمهوری اسلامی هنگامی که بحث حجاب مطرح میشود آن را امری قانونی معرفی میکنند، گرچه با قانون نمیتوان حقوق فردی افراد را حتی اگر در اقلیت باشند نقض کرد».
محمدی که از حقوق فردی صحبت میکند و نگران نقض آن است، نسبت به این موضوع ناآگاه است که پوشش و حجاب، باعث پای بندی به اخلاق اسلامی و سلامت روانی جامعه میشود و حجاب با سمتدهی افراد به سمت تشکیل خانواده، بروز معضلات اجتماعی را به حداقل میرساند. که در صورت رعایت نکردن آن، حقوق اکثر جامعه لطمه خواهد دید.
این نویسنده دارای تحصیلات حوزوی در مطلب خود بدون توجه به آیات و روایات اسلامی درباره حجاب و در راستای اهداف معارضین نوشت: «اولین قانون متضمن حجاب اجباری در سال ۱۳۶۲ به تصویب مجلس رسید (تبصره ۱۰۲ قانون تعزیرات) که در حال حاضر به صورت تبصرهای به ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ الحاق شده است، یعنی پس از پنج سال که زنان با کتک و تهدید اخراج و رنگپاشی و ضرب و جرح در خیابان مجبور به داشتن حجاب شدند این قانون به تصویب رسید. برپایی حکومت دینی آن قدر برای حاکمان غیر منتظره بود که در این زمینهها برنامه مشخصی از قبل نداشتند و با سعی و خطا سعی میکردند اراده خود را تحمیل کنند».
این در حالیست که در روایاتى از سوى رسول خدا(ص) محدوده حجاب بیان شده است. به عنوان نمونه در روایتى آمده است كه نمایان ساختن تمام بدن براى زوج رواست و سر و گردن را مى توان در برابر پسر و برادر آشكار كرد، اما در برابر نامحرم باید از چهار پوشش استفاده كرد: پیراهن (درع)، روسرى (خمار)، پوششى وسیعتر از روسرى كه بر روى سینه مىافتد (جلباب) و چادر (ازار).
همچنین شواهد روایى متعددى وجود دارد که در زمان رسول خدا(ص)، ایشان با کسانی که خود را با حجاب وفق نداده بودند و هنوز از پوشش مرسوم گذشته استفاده مىكردند، برخورد مىكردند و تذكر مىدادند.
مکتبیهای اوایل انقلاب ایران، حجاب را خواست اکثریت یا واقعیت جاری میدانند
«وضعیت ادارات از حیث حجاب در سال ۵۷» قسمت دیگری از این مطلب است، محمدی با اشاره به سخنانی از رضا علیجانی که خود از مخالفان نظام، عضو شورای فعالان ملی مذهبی و از حامیان فتنه 88 است، مینویسد: «رضا علیجانی در ۶ مه ۲۰۱۵ در مصاحبه با یکی از شبکههای تلویزیونی فارسیزبان میگوید در زمانی که جمهوری اسلامی خواست حجاب را اجباری کند اکثر زنانی که در ادارات کار میکردند محجبه بودند. مکتبیهای آن دوره معمولاً حجاب را خواست اکثریت یا واقعیت جاری (با اقلیتی کوچکی از مخالفان) معرفی میکنند. این سخن با واقعیات انطباق ندارد».
این در حالیست همانطور که در متن بالا آمده است، خواست عموم مردم برای داشتن حجاب در بعد از انقلاب، اینقدر واضح و مبرهن است که حتی مخالفان نظام همچون علیجانی که در جریان انقلاب اسلامی در کشور حضور داشتند هم به آن اعتراف میکنند.
نویسنده رسانه دولتی آمریکا برای اثبات سخنان خود به نقل خاطرهای از کتاب خاطرات حسن روحانی میپردازد و میگوید: «عدم انطباق آن را فقط با نقل قولی از کتاب خاطرات حسن روحانی نشان میدهم: «طرح مساله پوشش و حجاب زنان در اسفند ۱۳۵۷ بدون مشکل نبود و تا مدتها مسئولین را به خود مشغول کرد. پس از ۲۲ بهمن که سازمانها و ادارات دولتی کار خود را آغاز کردند و مدارس نیز از اواسط اسفند به فعالیت پرداختند، شمار زیادی از خانمهای کارمند و دانشآموزان دختر، بدون حجاب و با سر برهنه در ادارات و سازمانهای دولتی حاضر میشدند و در میان آنها گاهی زنان باحجاب در اقلیت بودند. بعضی پرستاران بیمارستانها و پزشکان و معلمان زن نیز بدون روسری به محل کار خود میرفتند و در خیابانها هم زنان بیحجاب رفت و آمد داشتند. البته زنان باحجاب نیز فراوان بودند و در همه جا به چشم میخوردند...».
مذهبیها نمیخواهند قبح و زشتی حجاب اجباری را بپذیرند
نویسنده رادیو فردا در ادامه بدون اشاره به اینکه حجاب در ایران از زمان کشف حجاب توسط رضاشاه تا پایان حکومت پهلوی به حاشیه رانده شد و کارکنان و نهادهای وابسته به دولت مانند مدارس، تابع بیحجابی و فساد دربار شاه بوده و کارکنان دولت نیز با همین شرایط استخدام میشدهاند، نوشت: «مذهبیها ظاهراً نمیخواهند قبح و زشتی حجاب اجباری را بپذیرند و با ادعای اکثریت داشتن محجبهها در ادارات سال ۵۸ و ۵۹ میخواهند از زشتی این کار بکاهند».
در ادامه این گزارش آمده است: «جو ادارات در دهه پنجاه چنان بود که زنان با حجاب در اقلیت بودند و جمهوری اسلامی برای اجباری کردن حجاب مجبور شد تعداد قابل توجهی از زنان را از کار اخراج کند. همچنین بسیاری از زنان که نمیتوانستند حجاب اجباری را بپذیرند خود از کار کنار کشیدند. به همین ترتیب بود که سهم زنان از نیروی کار بخش عمومی از ۱۱٫۱ درصد در سال ۱۳۵۵ به حدود ۶٫۸ درصد در سال ۱۳۶۵ علیرغم در جریان بودن جنگ و نیاز به نیروی کار زنان در پشت جبههها کاهش یافت».
گفتنی است پیش از انقلاب، زنان کارمند در طبقه متوسط جامعه قرار گرفته و بعضا دارای گرایشهای مذهبی پایین بودند. در اوج درگیریهای انقلاب (۱۰ آبان ۱۳۵۷ ) خبرنگار روزنامه«گاردین» از حضرت امام درباره وضعیت آینده این دسته از زنان پرسید: «آیا [زنان] قادر خواهند بود به طور آزادانه بین حجاب و لباس غربی حق انتخاب داشته باشند؟» حضرت امام با زیرکی تمام در جواب فرمودند: زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازینی آزادند و تجربه کنونی فعالیتهای ضد رژیم شاه، نشان داده است که زنان بیش از پیش آزادی خود را در پوششی که اسلام میگوید یافتهاند.
عدم حجاب برای زن مؤمن یک گناه است که میان خود و خدایش قابل حل و فصل است
نویسنده این رسانه معارض بدون توجه به اینکه جامعه اسلامی همراه با قوانین اسلامی اداره میشود، در ادامه خاطر نشان کرد: «بخش قابل توجهی از روحانیون شیعه در ایران چنین مینمایاندهاند که با اجباری کردن حجاب و سرکوب زنان مخالف این امر دارند دستور شرع را اجرا میکنند. آنان این داستان را به سالهای ۵۷ تا ۶۲ هم سرایت داده و اجرای حجاب اجباری را به کسانی نسبت میدهند که دغدغه دینی و شرعی داشتهاند».
وی افزود: «این ادعا قلب واقعیت است. آنها میدانند که در قرآن و شریعت حجاب برای کسانی که ایمان ندارند یا غیرمسلمانان اجباری نیست و باورمندان نیز به اختیار حجاب دارند. عدم حجاب برای زن مؤمن و باورمند نیز یک گناه به حساب میآید که میان خود و خدایش قابل حل و فصل است».
اینکه حجاب یک گناه است که شخص با خدای خود طرف حساب است، کاملا صحیح است، اما جامعه اسلامی دارای قوانین و مقررات با دیدگاه اسلامی است که مانند دیگر جوامع رعایت قانون برای همه الزامی است. و این نکته نیز باید مدنظر باشد که بيحجابي و حضور تحریک کننده زنان در جامعه آثار زيانبار اخلاقي، فرهنگي و اجتماعي به همراه دارد و سلامت روحی و روانی جامعه را به خطر میاندازد و به همین علت حجاب در قانون اجتماعی در نظر گرفته شده است.
حکومت برای اجبار حجاب به قدرت متکی است و آن را مصلحت خود میداند
محمدی افزود: «بدین ترتیب اصولاً حجاب اجباری در «شریعت غیر متکی به قدرت قاهره» منتفی است. محمدرضا زیبایینژاد، مدیر مرکز تحقیقات زن و خانواده در قم، به خوبی وابسته بودن حجاب اجباری به قدرت سیاسی و دسترسی به قوای قهریه را توضیح میدهد: «اگر حاکمیت قدرت داشت و مساله اهمی هم مقابلش نبود، یعنی اهم و مهم کردید و موضوعی بود که این بر آن اهم بود باید برود و پیگیری کند... بنده با کلیت این موضوع که حاکمیت بیاید و برای هر گناهی ضابطه وضع کند موافقم با این دو قیدی که عرض کردم یعنی قدرت و مصلحت.» حکومت برای اجبار حجاب به قدرت متکی است و آن را مصلحت خود میداند».
حجتالاسلام زیبایینژاد در ادامه سخنان خود که در رادیو فردا به آن اشارهای نشده است، گفت: برخی معتقدند که یا باید سکولاریسم اجتماعی داشته باشیم یا لااقل سکولاریسم حکومتی یعنی حکومت نسبت به ارزشها هیچگونه وظیفهای ندارد و باید آزادیها را تضمین کند. اما ما میگوییم در تفکر دینی حاکمیت نسبت به ارزشها هم مسئولیت دارد در صورتی که قدرت و مصلحت مداخله را داشته باشد چه در حوزه فرهنگسازی و ایجاد مطالبه اجتماعی و حساسیت عمومی و چه در عرصه قانونگذاری، در هر دو مسئولیت دارد. اما بحث در جزئیاتش به اینجا می رسد که آیا در حال حاضر حکومت ما قدرت دارد و آیا مصلحت وجود دارد یا نه؟
در پایان گزارش، این رسانه معاند به این جمله از مقام معظم رهبری که در مورد حقوق بشر و مسئله حجاب اجباری فرمودهاند: «... در مسأله زن هم، موضع شما تدافعی نیست؛ تهاجمی است. آنها اعتراضشان به ما این است که چرا زنهایتان حجاب دارند؛ چرا حجاب اجباری است. خود آنها هم بیحجابی را اجباری کردند؛ این به آن در.» اشاره میکند و با توجه به این فرمایشات نتیجه میگیرد که «[آیتالله]خامنهای در این سخن تلاش میکند اعمال حجاب اجباری را عملی در پاسخ به بیحجابی اجباری در غرب معرفی کند که از اساس بیپایه است. روحانیون پس از رسیدن به قدرت خواستار اعمال سبک زندگی خود بودند و به جوامع دیگر کاری نداشتند».
مقام معظم رهبری در ادامه سخنانشان که در رادیو فردا به آن اشاره نشده است، فرمودهاند: «اما مسألهی آنها در قضیهی زن خیلی بیشتر از این حرفهاست. زن در فرهنگ و دنیای غربی به ابتذال کشانده شده، تحقیر شده و به او اهانت شده است... از زن به عنوان یک وسیلهی التذاذ و شهوترانی استفاده کردهاند. آنها معتقدند که زن بدون آرایش ارزش ندارد؛ باید خودش را آرایش کند تا مردها او را بپسندند؛ این بزرگترین اهانت به زن است. شما حرف دارید و در این قضایا مدعی هستید».