
سرویس تلنگر - رسول کریمی: سینما یکی از هنرهای تأثیرگذار و بسیار مهمی است که با توجه به جذابیتهایی که برای مخاطبان ایجاد میکند و همچنین ارتباط مستقیم با اقشار مختلف، بطور مستقیم بر سبک زندگی و رفتار افراد جامعه تأثیر دارد. و از این رو ابزاری مناسب است که از طریق آن به ترویج ارزشها و نگرشهای اسلامی پرداخت.
مقام معظم رهبری هنر سينما را یک هنر برتر میدانند و میفرمایند:«سینما یک وسيلهاي بليغ و تبيينكنندهاي رسا براي ارائه برترين حقايق عالم، يعني حقيقت دين به شمار ميرود». لذا با توجه به همین اهمیت فیلم و سینما و نفوذپذیری آن در ذهن و افکار مردم، معارضین سعی دارند از این طریق نسبت به تغییر سبک زندگی و ارزشهای اسلامی اقدام کنند.
در جنگ نرم، سینماگران کشورمان همیشه مورد هجوم معارضین بوده، که دشمنان با توجه به توجیه بودن اکثر هنرمندان این جبهه فرهنگی، در عرصه سینما ناموفق بودهاند، ولی متأسفانه برخی سینماگران غیرحرفهای و به ندرت حرفهای با سهلانگاری در دام دشمنان افتاده و در زمین آنها بازی میکنند.
معاندین سعی کردهاند با تطمیع و تشویق سینماگران وطنفروش از طریق فستیوالهای سیاسی و سینمایی جهانی به اهداف خود نزدیک شوند. در این فستیوالها در اکثر مواقع سینماگرانی تقدیر میشوند که بدون توجه به تخصص آنها در فیلمسازی و بازیگری و فقط به خاطر مبلغ بودن فرهنگ و شیوه سینمای غرب مورد تقدیر قرار میگیرند.
در این راستا رسانههای معارض هم بهعنوان بلندگوی تبلیغاتی دشمنان فعالیت کرده و سعی میکند ضمن سیاهنمایی از اوضاع سینمای ایران، نسبت به ترغیب و جهتدهی به سینماگران وطنفروش به سمت اهداف شوم خود اقدام کنند، تا نهایت به خیال خام خود به اهداف جنگ نرم در این عرصه فرهنگی نائل آیند.
یورو نیوز با غلامرضا موسوی، رئیس شورای عالی تهیه کنندگان سینمای ایران مصاحبهای انجام داده و سعی کرده در این گفتوگو سخنانی را که مدنظر جبهه معارض است را در قالب سؤال به وی القا کند؛ خبرنگار این رسانه معارض در بسیاری از سؤالات که با هدف تخریب اوضاع سینمایی ایران تهیه شده بود، با پاسخهای غیرقابل پیشبینی از طرف این روزنامهنگار سینمایی ایران مواجه میشود.
پرویز جاهد با سناریوی از پیش تعیین شده توسط این رسانه معاند در این گفتوگو سعی در سیاهنمایی از سینمای ایران داشت که این موضوع در نحوه سؤالات این خبرنگار کاملا مشهود است.
یورونیوز در معرفی غلامرضا موسوی آورده است: «در سینمای ایران چهره شناخته شدهای است. او نه تنها سردبیر چند نشریه سینمایی بوده بلکه تهیه کنندۀ سینما و رئیس شورای عالی تهیه کنندگان سینمای ایران نیزهست. آقای موسوی همچنین، پای ثابت جشنواره فیلم کن است و هر سال در این جشنواره شرکت میکند و فیلم میبیند. در روزهای برگزاری جشنواره فیلم کن امسال، فرصتی شد که با او دربارۀ تجربههای فیلم دیدنش در کن و مسائل و مشکلات امروز سینمای ایران گفتگو کنم».
یورونیوز به صورت کلی مطالب را شروع کرده و در ادامه به صورت یکجانبه گرایانه و سیاسی به مسائل سینمای ایران ورود کرد؛ موسوی در پاسخ به این سؤال که «شما سالهاست که در کن شرکت میکنید. چه چیزی شما را به کن میکشاند؟ آیا از طرف نهاد خاصی در کن شرکت میکنید؟» گفت: «من الان حدود ۲۱ سال است که در کن شرکت میکنم. بهترین روش برای دیدن فیلم در کن داشتن کارت خبرنگاری است و من همیشه از این طریق اقدام میکنم. من سردبیر دو مجله سینمایی بودم و سالها کار روزنامهنگاری کردم».
کن دیگر به دنبال کشف استعدادهای جدید در سینمای ایران نیست بلکه دنبال مسائل سیاسی است
این روزنامهنگار سینمایی ایران علت کم رنگ شدن حضور ایران در کن را اینگونه بیان میکند که، به نظرم بعد از اینکه ژیل ژاکوب قدرت اصلی را در کن از دست میدهد ما با یک افت نمایش فیلمهای ایرانی در کن روبرو هستیم. ژیل ژاکوب به عنوان رئیس جشنواره کن توانست خودش را به عنوان کسی که سینمای ایران را به دنیا معرفی کرد جا بیندازد.
وی افزود: «تیری فرمو(مدیر هنری جشنواره کن) این مسئولیت را برای خودش قائل نیست، ضمن اینکه به نظر من کمی هم سیاسی نگاه میکند. من همه فیلمهای بخش مسابقه و بخش نوعی نگاه را میبینم. از طرفی همه فیلمهای ایرانی که در طول سال تولید میشوند را هم میبینم و وقتی آنها را با فیلمهای حاضر در کن مقایسه میکنم، میبینم که هر سال ما چند فیلم داریم که قابل راه یافتن به بخش مسابقه اصلی یا نوعی نگاه کن هست اما وقتی میبینم که راه پیدا نمیکنند، به نظرم این ایراد از فیلمهای ما نیست بلکه در نوع نگرش دبیر جشنواره به سینمای ایران است».
موسوی معتقد است که مسائل تبلیغاتی که علیه ایران به راه افتاده، توی سینما هم اثرگذار است. نمونهاش را امسال میبینید که یک فیلم بهتر از متوسط در بخش نوعی نگاه پذیرفته شده اما ما فیلمهای خیلی بهتری داشتیم که میتوانست در کن باشد.
وی همچنین با بیان مسائل سیاسی کشورمان خاطر نشان کرد: «ما با اینکه فیلمسازهای خوبی داریم و تعدادی از آنها در سطح جهانی اند اما مسئله این است که کن دیگر به دنبال کشف استعدادهای جدید در سینمای ایران نیست بلکه دنبال مسائل سیاسی است و ترجیح داده که خود را با سینمای اپوزیسیون ایران مشغول کند تا با سینمای هنری ما».
برخوردهای سیاسی جشنوارههای خارجی لطمۀ زیادی به سینمای ایران وارد کرده است
رئیس شورای عالی تهیه کنندگان سینمای ایران به خبرنگار یورونیوز با اشاره به اینکه آخرین کاری که از سینمای ایران در کن دیدم فیلم آقای رسولف بود؛ «دست نوشتهها نمیسوزند». فیلم بدی نیست اما ما فیلمهای خیلی بهتر از آن هم داشتیم، گفت: اما کن این فیلم را انتخاب کرد چون موضوعش سیاسی بود و این نشان میدهد که گرایش جشنواره، سیاسی است حالا چه آگاهانه باشد چه ناآگاهانه. شاید ناآگاهانه باشد. مثلا به خاطر کمک به یک هنرمند».
موسوی در قسمتی دیگر از مصاحبه خود آورده است: «مثلا فیلم تاکسی کار آقای پناهی. طبیعتا نمایش داده شدن این فیلم در برلین یک افتخار است و من لذت میبرم اما قطعا کارهای بهتری از کارهای آقای پناهی بوده که برلین آنها را انتخاب نکرده. به اعتقاد من این نوع برخوردهای جشنوارههای خارجی لطمۀ زیادی به سینمای ایران وارد کرده است».
نشان دادن دردهای جامعه، سیاهنمایی نیست
خبرنگار یورونیوز که از پاسخ این روزنامهنگار سینمایی ایران ناراضی بود در پاسخ به این سخنان موسوی گفت: «خب این برداشت شما از نگاه غرب به سینمای ایران، برداشت آشنایی است و غالبا از سوی نیروهای مذهبی تندرو در ایران مطرح میشود که مدعیاند غرب از فیلمهایی که سیاه نمایی میکنند و تصویر سیاه و زشتی از ایران نشان میدهند و یا با حکومت ایران تعارض دارند حمایت میکند. شما هم در واقع دارید از همین زاویه از جشنوارههای جهانی انتقاد میکنید».
این تهیه کننده سینمای ایران که کمی تحت تأثیر سوالات این خبرنگار قرار گرفته است میگوید: «من اصلا مععتقد به سیاهنمایی نیستم چون فیلمساز سینمای اجتماعی، مسائل جامعه را میبیند و در فیلمش منعکس میکند».
وی با اشاره به فیلم «قصهها» و توضیحاتی درباره این فیلم، افزود: «دو سال پیش وزیر کشور که رئیس ستاد مبارزه با مواد مخدر است آمدند خانه سینما که تازه باز شده بود. حرفش هم این بود که سینماگرها بیایند و درباره مواد مخدر به ویژه مواد مخدر صنعتی فیلم بسازند و به عنوان نمونه فیلم هایی را نشان داد که در آن نشان میداد که جامعه چقدر گرفتار مواد مخدر است و دارد زندگیها را از هم میپاشاند. ما به شوخی به وزیر کشور گفتیم که اگر ما این فیلمها را بسازیم میگویند سیاه نمایی کردیم حال آنکه ما میخواهیم دردهای جامعه را نشان دهیم».
خبرنگار یورونیوز در ادامه مجددا به سیاهنمایی اوضاع ایران پرداخت و از این سینماگر ایرانی که نتوانسته خواستههای رسانه متبوعش را برآورده کند، پرسید: «ببینید در سینمای ایران، خط قرمزها و تابوهایی وجود دارد که هر فیلمسازی اجازه نزدیک شدن یا عبور از آن را ندارد، مثل شوخی با جنگ یا روحانیت و یا طرح مسئله خیانت در زندگی زناشویی، اما میبینیم که برخی از فیلمسازان که خودی شمرده میشوند حق این کار را دارند اما دیگران ندارند. این نوع تقسیم بندی خودی و غیر خودی لطمه زیادی به سینمای ایران وارد کرده. به نظر شما در دورۀ فعلی، این نوع نگاهها تا چه حد در سینمای ایران حاکم است؟»
موسوی نیز در پاسخ گفت: باز به نظر من در حال حاضر اولویت اصلی دکتر روحانی، حل مسئله هستهای و از این طریق حل مشکلات اقتصادی جامعه ایران است و بقیه مسائل از دید ایشان فرعی است. گله ای که ما سینماگران از ایشان داریم این است که به مسائل فرهنگی بهای لازم را نمی دهد. به نظر من مسائل فرهنگی نباید فرعی تلقی شود.
یورونیوز همچنین از این روزنامهنگار سینمایی ایران پرسید، به عنوان یک تهیهکننده سینما مهمترین مشکلات فعلی سینمای ایران را چه میدانید؟
سیاستهای ممیزی در بسیاری از موارد برای خارج از کشور مشکلی ایجاد نمیکند
رئیس شورای عالی تهیه کنندگان سینمای ایران در پاسخ گفت: «به نظرم مهمترین مسئله، تغییر نگاه ما به خارج از کشور است. ما نباید سینما را محدود به مرزهای داخل کشور بکنیم. درست است که ما فیلم را در درجه اول برای تماشاگران داخلی میسازیم اما باید از بازارهای خارجی برای فروش فیلمهایمان و جذب سرمایه استفاده کنیم. ما باید به بازارهای بینالمللی بپیوندیم و این بخشی از مشکلات داخلی سینمای ایران را حل میکند».
موسوی افزود: «بعضیها مشکل اصلی را همچنان در فیلمنامه میدانند و معتقدند ما هنوز فیلمنامه نویسهای خوبی نداریم که بتوانند متنهای خوبی برای سینما بنویسند.
ما در عین اینکه فیلمنامه نویسهای خوبی داریم اما فیلمنامه خوب کم داریم. در مورد فیلمنامه هنوز ما با یک مشکل مواجهایم و آن این است که بسیاری از کارگردانهای ما فکر میکنند که باید فیلمنامهنویس فیلمهایشان خودشان باشند و هنوز فکر میکنند سینمای مولف خیلی مهم است. غافل از اینکه تولید نهایی و اثری که خلق میشود مهم است نه اینکه فیلمنامه مال ایشان هست یا نیست».
خبرنگار این رسانه معارض که سعی دارد که پاسخهای سیاسی تند از این سینماگر بشنود، و تا اینجای گفتوگو ناموفق بوده، از موسوی سوال میکند، «خب این مسئله چقدر با سیاستهای ممیزی حاکم بر سینمای ایران در تضاد است»؟
این روزنامهنگار سینمایی در جواب خاطر نشان ساخت: «واقعیت این است که سیاستهای ممیزی در بسیاری از موارد برای خارج از کشور مشکلی ایجاد نمیکند».
وی در پاسخ به این سوال که «یعنی شما این سیاستها را در داخل کشور تایید میکنید؟» گفت: «من به عنوان کسی که حرفهاش سینماست اساسا با ممیزی مخالفم و فکر میکنم که ما تهیه کنندگان و سینماگران ایرانی خط قرمزها را میشناسیم. ببینید بعضی موقع خط قرمزها جلوتر از آنچه که لازم است میآیند و بعضیها برای خودشیرینی عرصه را تنگتر میکنند».
این تهیه کننده سینمای ایران در پاسخ به این سوال که به عنوان تهیه کننده شما چقدر این محدودیتها را به فیلمساز تحمیل میکنید؟ گفت: «معمولا اگر فیلمنامه، فیلمنامه خوبی باشد من سعی میکنم با فیلمساز به تفاهم برسم. برای اینکه مشکلاتی وجود دارد که هم من و هم او آنها را میداند. من ازش میپرسم که تو میخواهی این فیلمت تولید بشه. میگوید آره. میگویم تو میخواهی این فیلم نمایش هم داده بشه. میگوید آره. میگویم خب پس باید به یک سری اصول را رعایت بکنی چون ما این اصول را میشناسیم و باید با رعایت این اصول هم فیلم خوبی بسازیم و هم از چنبره سانسور عبور کنیم».
خبرنگار این رسانه معارض در ادامه با توضیح این مطلب که «الان شرایطی به وجود آمده که با توسعه تکنولوژی دیجیتال و در دسترس قرار گرفتن دوربینهای ارزان قیمت ویدئویی، خیلیها میتوانند به راحتی و بدون نیاز به مجوز یا کمکهای دولتی فیلم بسازند. یعنی یک نوع سینمای زیرزمینی که خودش را درگیر مسائل ممیزی و مجوز ارشاد و اینها نمی کند و فیلمساز، فیلم خودش را بدون نظارت دولتی میسازد و به خارج از کشور میفرستد و اغلب جایزه هم میگیرد». از موسوی پرسید: «در چنین شرایطی فکر میکنید که دولت تا چه حد میتواند سینما را تحت نظارت و کنترل خودش داشته باشد»؟
موسوی در پاسخ خود به محدودیت فیلمسازی در کشور ترکیه اشاره کرد و افزود: «به اعتقاد من همان طور که اشاره کردید این جبر روزگار است که دیگر نمیتوان با شرایط قدیم فیلم ساخت و دولت باید شرایط جدیدی به وجود بیاورد. برای اینکه الان با دوربین اچ دی خانوادگی و دوربینهای موبایلِ با کیفیت، میتوان بر خیلی از محدودیتها غلبه کرد. مثلا ما با دوربین کانن 5D فیلم «بغض» را در خیابانهای ترکیه دون داشتن مجوز فیلمبرداری کردیم و کسی جلوی کار ما را نگرفت چون پلیس ترکیه به ما به عنوان یک گروه حرفه ای نگاه نمی کرد اما اگر دوربینهای بزرگ فیلمبرداری داشتیم یا گروه فیلمسازی بزرگی بودیم قطعا برایمان مشکل ایجاد میشد. بنابراین بهتر است خودمان را با شرایط جدید تطبیق بدهیم».
در ادامه این گفتوگو، موسوی به برخی از محدودیتهای صنفی سینمای ایران اعتراض کرد و از دولت خواست که این محدودیتها را کنترل کند و همچنین خاطر نشان ساخت، با مذاکره با مسئولین وزارت ارشاد و کمیسیون فرهنگی مجلس میتوان مشکلات و محدودیتهای سینما را حل کرد.