سرویس دریچه: به مناسبت میلاد با سعادت علی ابن موسی الرضا متن سخنرانی حجت الاسلام حامد کاشانی در خصوص قدرت سیاسی و عظمت امام رضا(ع) در عصر خود و هویت بخشیدن به جایگاه شیعه به سخنرانی پرداخته است که در ادامه متن آن آمده است.
متن سخنرانی حجت الاسلام کاشانی که اخیرا ایراد شده در ادامه آمده است:
امام رضا(ع) خیلی خدمات فراوانی به شیعه وعالم اسلام عرضه کرده است. ما سه مرحله اصلی نفاق در دوره اهل بیت (ع) را داریم؛ نفاق چه موقع به وجود می آید؟ وقتی که کار را به صورت طبیعی دشمن مخرب نمی تواند انجام بدهد.
در دوره اقتدار جامعه اسلامی، در دوره اقتدار یک موضوع، یک مخالفت ظاهری که وقتی هزینه دارد، امکان ندارد، مشکل است، نفاق به وجود می آید که کار را پیش ببرد.
زمان قدیم در مکه ما جز نفاق اخلاقی، خیلی گزارش معتبری بر نفاق نداریم، یعنی جریان بر انداز کافری که اسلام روی آورده نداریم. نفاق اخلاقی همان چیزهایی است مثل ریا کردن، جا نماز آب کشیدن جلوی بقیه که در خانه یک شکل باشد و در بیرون شکل دیگر که این ضعف اخلاقی است.
در مکه نفاق نیست، چون که انگیزه نیست؛ وقتی نفاق به وجود می آید که قدرت مرکزی و کوچک و ضعیف شکل می گیرد نفاق به وجود می آید. هر چه قدرت مرکزی بیشتر باشد، جریان نفاق باید پیچیده تر و پوشیده تر عمل کند. لذا هر چه قدرت آن اقتدار دولت مرکزی بیشتر باشد نفاق هم قوی تر می شود. هر چه سپاه اسلام قوی تر و بزرگ تر شود نفاق هم پیچیده تر می شود.
اگر قدرت جامعه اسلامی آن قدر زیاد شود که بتواند عرصه را برای منافقین کم تر کند، به عنوان مثال جنگ تبوک که شروع شد باید ۹۰۰ کیلومتر راه می رفتد که در آن جنگ سربازان پیامبر از هر بهانه ای استفاده می کردند که نروند به جنگ که بعضی ها را پیامبر اکرم اجازه داد که نیایند، که خداوند می فرماید: برای چه به این ها اجازه دادی که نیایند، چون اگر به این ها اجازه نمی دادی هم نمی آمدند و آن وقت معلوم می شد که چه کسانی بودند. و خداوند بعد از دو آیه بعد فرمودند: اگر می آمدند روحیه نیروهای نظامی را خراب می کردند و پیامبر اسلام درست تشخیص داد که حضور این ها مضر است برای جنگ و پیامبر مجبور شد که امیرالمومنین را نگه دارد در مدینه تا مراقب آن کسانی که نیامده اند باشد و آنها هم دیدند که این شکل شده دست به عملیات انتحاری زدند و سعی کردند که پیامبر را از شترش به پایین بیندازند چون که حضرت علی(ع) نبود.
در دوره پدر امام رضا(ع) شرایط به شکلی است که امام صادق(ع) را به زندان می اندازند و اگر امام زادهها همراهی می کردند این اتفاق هم نمی افتاد، ولی امامزادهها بعضا به خدمت اهل بیت رسیدند، موسی بن جعفر را زندانی کردند و حکومت هم نترسید، که حضرت زندان است؛ سوال این جا است که چرا هارون این کار را نکرد؟ به دو دلیل مأمون مجبور شد که این کار را انجام بدهد.
اول قدرت امام رضا(ع) بود. شما ببینید که کاری که اهل بیت(ع) کردند باعث شد که وقتی امام رضا(ع) رفت نیشاپور، جمع زیادی در آن جا حضور داشتند که ۳۰۰هزار حدیث با سند حفظ اند؛ خبر رسید اهل بیت پیامبر آمده و آن شخص، کسی است که وقتی حدیثی بگوید از پیامبر شنیده است، اینها آمده بودند سخنانی که برای پیامبر است را بشنوند و تبرک بگیرند از حضرت که اگر حرفی بزند یقیین می کنند که پیامبر گفته است و قدرت امام رضا(ع) بود که آن قدر زیاد بود که مأمون را مجبور کرد به نفاق.
مأمون در مرو حاکم بود تا وقتی که به بغداد رفت هنوز سلطان جهان اسلام نبود و کسی آن را حاکم حساب نمی کرد و برای این که فشار بیاورد به بنی عباس، به سمت امام رضا(ع) حرکت کرد که آن حضرت را به مرگ بگیرد و به پیمان راضی شود و این انگیزه را هم داشت.
این ماجرا را که چه کسی امام حسین(ع) را دفن کرد و امام سجاد را که این مسئله را واقفه درست کرد، یک نکته ای است از معصومین که امام را جز امام نمی تواند غسل بدهد و این به این معنی نیست که خبر بدهد این شکل نمی شود و این حکم شرعی دارد که کس دیگری نمی تواند این کار را انجام بدهد و این کاری است که هر کس دیگری این کار را انجام بدهد حرام مرتکب شده است.
واقفه برای این که می گفتد امام صادق(ع) غیبت کرده است و نمرده، گفتند امام را جز امام کسی غسل نمی دهد و مردم فهمشان این بود که خبر دادند معصومین که امام را به جز امام غسل نمی دهد و اگر کسی غسل بدهد امام است ، لذا به امام رضا(ع) گفتند که تو امام نیستی؛ چون که پدر شما در بغداد بود شما در مدینه بودید، امام رضا(ع) فرمودند: امام سجاد مگر اسیر نبود و مگر در راه کوفه نبود، اگر امامحسین(ع) را کس دیگری دفن کرده باشد پس طبق نظر شما امام نیست، گفتند که امام سجاد(ع) طی العرض کرده، این را هم است که شیعه های گذشته طی العرض را برای امامان یک چیز عادی می دانستند، امام فرمود که وقتی جدم زین العابدین طی الرض کرده باشد من هم می توانم.
مأمون دید که عملاّ بخواهد با امام رضا(ع) مخالفت کند هویتش زیر سوال می رود و مجبور است که همراهی بکند، یعنی نفاق ورزید مأمون و جوری نفاق ورزید که سید بن طاوس می گوید که مأمون شیعه بود.
مأمون به بغداد رفت و با چهل نفر فقیه بغداد مناظره کرد و اثبات کرد که خلیفه اول غاصب است و خلیفه بعدی امیرالمومنین است، یعنی شاه بنی عباس رفته است مناظره کرده درباره اثبات غصب خلیفه اول و اثبات حقانیت امیرالمومنین واین نفاق به این سطح قدرت امام رضا(ع) را نشان می دهد؛ کاری کرده است امام رضا که مأمون خواسته که از قافله عقب نیفتد، این هم باید یک چیزی بگوید و گفتارش این است که خلیفه اول غاصب است و امیرالمومنین خلیفه دوم است و مأمون قطعاّ به این معتقد نبود، چون وقتی که رفت بغداد، امام رضا(ع) شهید شده بود، بنی عباس برای این که گفتند این کار ناشایسته ای انجام ندهد گفتند که تو خلیفه ای و عرب هستی؛ و دیگر مأمون بعد از این از این حرف ها نمی زند و این قدرت امام رضا(ع) را نشان می دهد.
اگر تشیع بین ما رواج پیدا کرد کار امام رضا(ع) است؛ ائمه قبلی ما اعتقادات ما را علمی بیان می کردند. کاری که امام رضا (ع) و ائمه بعدی کردند، محتوای معرفتی را تبدیل کردند به عمل اجتماعی که ببینند همه، برای نمونه امام رضا(ع) وقتی رفتند خراسان، که مأمون بلاخره امام رضا(ع) را آورده بود به عنوان ولی عهد و لذا گفت که لباس امام رضا(ع) آزاد شد و امام فرمود که همه بروید این کار را انجام بدهید.
آن چیزی که همه را درگیر می کند آن نمود اجتماعی است، علت این که عده ای از مرجع ها مخالف قمه زنی هستند این است که با این نمود اجتماعی، در ذهن آن کسی که این ها را نگاه می کند؛ عاشورا می شود قمه زنی، تعریف عاشورا دارد رخ می دهد. امام رضا(ع) به بعد ائمه ما یکی از کار هایی که کردند این است که شما در جامعه به عنوان جمع شیعه دیده شوید.
امام رضا(ع) می فرماید: بروید پیش خواهرم در قم که فاصله داشته باشد از دولت مرکزی که بروز کنید که این بروز افراد را جذب می کند، وقتی یک جمعی یک کاری می کند، آدم های سطوح مختلف را در گیر می کند.
امام رضا(ع) اسلام و تشیع را زنده کرد، اسلام را زنده کرد چون در توحید و نبوت خیلی شبهه وارد شده بود که این مناظره هایی که داشت فرصت شد که آنها را جواب بدهد؛ تشیع را زنده کرد چون معارف تشیع را عمومی کرد، و در آن شرایط مأمون وقتی قدرت امام رضا(ع) را می بیند یک ممبری می شود که از غدیر و ولایت امیر المومنین(ع) صحبت می کند و می شود مدافع ولایت ایشان.
در یک روایت است که خداوند رعفت و رحمت را به برکت علی بن موسی الرضا(ع) به عالم نازل می کند و برای همان شاعر خیلی دقیق گفته که: رعفت در آستان تو تفسیر می شود
امام صادق (ع) فرمودند: بشارت می دهم که، خداوند پناهگاه امت را به شما معرفی خواهد کرد که فرمود نوهی من علی بن موسی الرضا است. سمت امام رضا(ع) پناهگاه بودن است.ما پناه می بریم به امام رضایی که خودشان گفتند اگر می آیید این جا بزرگ در خواست کنید و بگویید که من گناهکارم و آمدم، مرا زیاد تحویل بگیر.
منبع: خبرنامه دانشجویان ایران