
به گزارش حلقه وصل، در بازار داغ تحلیل و نقد جشنواره فیلم فجر، بیبیسی با گزارشی با عنوان «کپی برابر اصل؛ آیا جشنواره فیلم فجر به آسانی 'بینالمللی' میشود» به تحلیل این جشنواره پرداخته و ضمن نقد جشنواره، راهحلهایی به سبک خود ارائه داده است.
از روشهای رسانههای معارض و بهخصوص بیبیسی این است که سعی میکنند در انعکاس اخبار و همچنین مطالب و گزارشهای منتشر شده بهگونهای عمل کنند که مخاطب به ظاهر با یک تحلیل درست و واقعی مواجه شده ولی در عمل مطالب و خواستههای خود را در بین مطالب به شکل ماهرانهای بیان کنند. در ادامه گزارش مربوط به جشنواره بینالمللی فجر که در این رسانه منتشر شده است را مرور میکنیم.
BBC گزارش خود را با بیان وجود ریسک در جدا کردن بخش بینالملل جشنواره فیلم فجر از قول رضاداد، دبیر جشنواره شروع کرد و در ابتدا به مخاطرات و تنگناهای پروژههای فرهنگی مورد علاقه غربیها اشاره کرد و گفت: «در کمتر جایی به اندازه ایران پروژههای فرهنگی با مخاطرات و تنگناهای متعدد روبرو هستند. اگر سینما یکی از حساسیتبرانگیزترین هنرهای مردمی در ایران باشد، جشنواره فیلم فجر نماد کش و قوسهای سیاسی این هنر و موفقیتها و عدمموفقیتهای گرداندن سینما توسط دولت است».
جشنواره فجر فاقد هویت و محبوبیت بینالمللی و ملی است
گزارشگر این رسانه در نقد جشنواره فیلم فجر بدون اشاره به استقبالهای صورت گرفته توسط هنرمندان و مردم از این جشنواره در بسیاری از دورهها میگوید: «به عنوان مهمترین رویداد سینمایی ایران و یکی از قدیمیترین جشنوارههای سینمایی خاورمیانه (به خصوص با احتساب جشنواره بینالمللی فیلم تهران)، هنوز فاقد یک هویت مشخص است و سی و چند دوره فعالیت آن کمکی به انسجام و محبوبیت بینالمللی و حتی ملیاش نکرده است.»
BBC در ادامه با اشاره به جدا بودن بخش بینالملل از جشنواره ملی در قبل از انقلاب به قول خود با فرض درست بودن این جداسازی، به بررسی موانع سر راه بینالمللی شدن جشنواره بینالمللی فجر پرداخت.
در ابتدای تحلیل این گزارش، بدون در نظر گرفتن قوانین کشور ایران، اولین آرزوی غربیها که همان انحطاط اخلاقی و فرهنگی جامعه ایران است، مطرح میشود و بیان میشود: «سانسور یا ممیزی بدیهیترین عنصر بازدارنده و به یک معنی شرط لازم و کافی برای ساقط شدن هر جشنوارهای از نه تنها عنوان بین المللی، بلکه از خود عنوان جشنواره است».
و اینگونه استدلال میشود: «فیلمها ممکن است در جاهای دیگر دنیا هم برای نمایش در تلویزیون و یا سینماهای عمومی سانسور شوند، اما احتمالاً یکی از معدود جاهایی که فیلمهای شرکت داده شده در یک جشنواره "بینالمللی" سینمایی را سانسور میکند ایران است».
نوشیدن مشروبات الکلی و پوشش نامناسب صحنههایی عادی است
گزارشگر بی بیسیدر این گزارش با اشاره به اینکه نوشیدن مشروبات الکلی و پوشش نامناسب و برخی رفتارهای غیراخلاقی به عنوان صحنههای عادی فیلمهای دنیا است، میگوید: «رجوع به سینمای کشورهای مسلمان هم دیگر کارساز نیست، چون روابط بین مرد و زن حتی در فیلمهای این کشورها هم به شکل عادی روایت میشود و دیدن یک صحنه بوسه در یک فیلم فلسطینی (مثلاً عمر، نامزد اسکار بهترین فیلم خارجی سال) کاملاً طبیعی است».
این رسانه بدون اشاره به جشنوارههای سیاسی برگزار شده در کشورهای اروپایی و آمریکایی در راستای اهداف برنامههای سیاسی کشورشان گفت: «بیشتر جشنوارههای جهانی با این که از سرمایههای دولتی و محلی (شهرداری، اسپانسرهای بخش خصوصی، بنیادهای فرهنگی) بیبهره نیستند، اما داشتن استقلالی نسبی، به خصوص استقلال هنری، رمز ایجاد هویت برای آن جشنواره است. در محیط مستقل و باز یک جشنواره، فیلمها فارغ از دستورالعملهای از بالا و فقط به خاطر ارزشهایشان بررسی میشوند. اگر جهتگیری سیاسی یا فرهنگی وجود داشته باشد، این جهتگیری خود هیأت داوران است و نه ملاحظات سیاسی کشوری که جشنواره در آن برگزار میشود».
گزارشگر بیبیسی ضمن حمله به این موضوع که جشنواره فجر سعی کرده سرمدار سینمای اخلاقی شود بیان داشت: «در یک تناقض عجیب، جشنواره بین المللی فیلم فجر که در طول سه دهه گذشته دائماً سوژهی تزریق هویت از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد بوده، همچنان بیهویت باقی مانده است و سعی کرده در کنار پر کردن بخشهای مختلف و همیشگی جشنواره، نوعی معنویگرایی را به جشنواره تحمیل کند که هنوز بعد از همۀ این سالها جا نیفتاده است».
کشف آثار فاخر و هنری بینالمللی و مطابق با اهداف جشنواره و رونمایی آن در فجر از آرزوهای اهل سینما است که گزارشگر بیبیسی نیز به آن پرداخته است است و در ادامه از برگزار کنندگان خواسته است: «حالا اگر قافله را به جشنوارههای دیگر منطقه باخته، فجر شاید حداقل بتواند محل نمایش افتتاحیه فیلمهای بهتر منطقه باشد (فیلمهای برجسته منطقه بالطبع راهی کن، ونیز، برلین، لوکارنو، و جشنوارههای دیگر میشوند.)» که به نظر میآید منظور از فیلمهای برجسته که راهی جشنوارههای غرب میشوند، همان فیلمهای سیاسی و غیراخلاقی است.
نقدی که این گزارشگر به جشنواره وارد کرده است و تا حدودی صحیح است این است که «آثار کارگردانان مشهور نمایش داده شده در جشنواره بینالمللی فجر امسال (جیلان، آلن رنه) ماههاست در بازار دی وی دی شهرهای ایران با زیرنویس فارسی در دسترسند و همۀ فیلمهای ایرانی هم قبلاً در بهمنماه در جشنواره فجر دیده شدهاند». که به طور مثال به میتوان به فیلم «خداحافظی طولانی» اشاره کرد.
مشکل دیگری که جشنواره فجر دارد و در این گزارش به آن اشاره شده است این است که هر جشنوارهای نیاز به یک مدیر خلاق دارد. کسی که از بهترین متخصصان، سینماشناسان و مدیران فرهنگی باشد.
درخصوص این موضوع گزارشگر بیبیسی میگوید: «اهمیت یک مدیر خوب وقتی روشن میشود که ببینیم چطور بعضی از مدیران سینمایی به هر جشنوارهای که پا گذاشتهاند به آن اعتبار بخشیدهاند. (مثلاً مارکو مولر به تنهایی جشنواره فیلم تورین، پزارو، روتردام، لوکارنو، ونیز و رم را مدیریت کرد و به هویت و اعتبار رساند)
«مدیر یک جشنواره بینالمللی باید روابط بینالمللی گستردهای داشته باشد. فیلمسازان را از کشورهای مختلف دنیا بشناسد و حتی الامکان فیلمسازان این کشورها هم او را بشناسند تا به دعوتش پاسخ مثبت بدهند».
نکته مهم دیگری که متأسفانه به خاطر بودجههای کلان دولتی و نداشتن دغدغه مالی، به آن توجه نمیشود، مباحث اقتصادی و درآمدی جشنواره است.
BBC در این خصوص میگوید: «جشنواره فیلم فجر برخلاف تقریباً تمام جشنوارههای مهم دنیا اهمیت توریستی ندارد، به این معنی که برگزاری جشنواره باعث رونق گرفتن کار هتلدارها، رستورانها، شرکتهای حمل و نقل زمینی و هوایی و کافیشاپها و فروشگاه صنایع دستی محلی نمیشود».
در ادامه گزارش آمده است: «کمتر شرکتکننده غیرایرانی با هزینه خودش برای تماشای فیلم به فجر میآید در حالی که میتواند این فیلمها را در شرایط بهتر و در نسخه کامل در جشنوارههای دوبی، ابوظبی یا استانبول ببیند».
این رسانه در تعریضی میگوید: «خارجیهای شرکتکننده در جشنواره همه مهمانان رسمی برگزارکنندگان جشنوارهاند و معمولاً هزینههای اقامتشان با سخاوت همیشگی ایرانی پرداخت شده است».
این گزارشگر افزود: «فقدان اهمیت اقتصادی از اهمیت فرهنگی جشنواره میکاهد و باعث میشود برخلاف جشنوارههای دیگر که گویی تمام شهر یکباره برای سینما دچار هیجان شدهاند، فجر مسئلهای فرعی و تشریفاتی باقی میماند».
مشکلات سینمای ایران ریشهای است و با اعمال سانسور حل نمیشود
در ادامه گزارش نقدی بر داوران و میهمانان خارجی جشنواره زده شده است و آمده: «با آن که جشنواره فیلم فجر یکی از بهترین سرویسهای ممکن را از مرحله ویزا تا میزبانی به مهمانان خارجی جشنوارهها میدهد اما برای بسیاری از دعوتشدگان، پذیرش این دعوت به خاطر پیامدهای سیاسیاش چندان آسان نیست. این محدودیت باعث شده تا فجر هرگز تنوعی که یک جشنواره بینالمللی باید در بین مهمانانش داشته باشد را به دست نیاورد. مثلاً این که چرا امسال فابیو تِستی، بدلکار سابق و هنرپیشه درجه دوی ایتالیایی باید داور جشنواره بینالمللی فیلم فجر باشد و نه صدها نام معتبر دیگر جای سوال دارد. (آیا ارتباطی بین دعوت او و بازیاش در فیلم پیش و پا افتاده و جنجالی ضد سعودیِ شاه شنها وجود دارد؟)»
در انتهای گزارش نتیجهای کاملا سیاسی گرفته شده است و دغدغه اصلی معارضین درخصوص سینمای ایران مطرح شده است: «باید صادقانه اعتراف کرد که مشکلات سینمای ایران مشکلاتی ریشهای است و با جابجایی چند واژه یا تاریخ برگزاری یک رویداد سینمایی مسئله بیاعتمادی دولت به مخاطب با اعمال سانسور و مشکل غلبه نگاه ایدئولوژیک به سینما به این آسانیها حل نخواهد شد».