تا پیش از کودتا، آمریکا در چشم عامهی ایرانیان به قدرتی سلطهگر و متجاوز مشهور نبود. احزاب سیاسی ناسیونالیست که عضو جبههی ملی ایران بودند، آمریکا را «قدرت سومی» معرفی میکردند که تحکیم پیوند با او میتواند ایران را از نفوذ دو قدرت بزرگ سنتی یعنی بریتانیا و روسیه برهاند. این تداوم نگاهی بود که در میان بخشی از تجددگرایان مدعی اصلاحات، برخی بدنام و وابسته و برخی خوشنام و دارای حسننیت، هم به آمریکا و هم به فرانسه، وجود داشت.
شاه هیچگاه از موضع یک شاه شیعه -چنانچه که خود را این گونه خطاب میکرد- به مساله فلسطین ننگریست. برای او بیش از هر چیزی تاج و تختش از اهمیت برخوردار بود. طبیعی بود که چنین کسی هرگز در پارادایمهایی مانند ظلمستیزی، یاری مظلوم، حقخواهی و دفاع از کیان اسلام و ملیت قابل تعریف نباشد.
پس از 30 تیر و اقداماتی که مصدق با اعتماد به آمریکایی ها ، در خصوص تعلیق و انحلال مجلس انجام داد و عدم توجهش به نامه آیت الله کاشانی در خصوص گوشزد نزدیک بودن کودتای براندازی، مصدق آسیب هایی را متوجه خودش ساخت که منجر به سقوط دولتش گردید. وی با سلب آزادی های اجتماعی و برخورد مستقیم با دموکراسی و امنیتی کردن فضای جامعه به سوی استبداد درونی پیش رفت و اعتراض رهبران ملی همانند آیت الله کاشانی را در پی داشت. نادیده گرفتن نقش رهبران ملی مذهبی در جنبش های عدالتخواه ملی، ثمره اش را در دولت مصدق نمایاند.
مراسم رونمایی از مستند «روزگار رضاخانی» و مناظره صادق زیباکلام و داریوش سجادی این هفته در سینما «تک» برگزار میشود.
ضبط ادامه سریال در حال پخش «معمای شاه» به کارگردانی محمدرضا ورزی، حدود ۳ روز است به علت نرسیدن بودجه مصوب متوقف شده است.