مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: کتاب اخلاق، زیاد نوشتهاند. اما تا بروی و آنها را بخوانی و عمل کنی، فایده ندارد. از خانهات و از پدر و مادرت مشغول شو، تا به رفقایت. از جوانی شروع کن. پس از آن، برکتش با خداست.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: پیامبر(ص) وقتی آمد بشارت آورد. وجودش بشیر بود. اول بشارت، بعد انذار. انذار همان لولوست. آیا پدر همین کار را نمیکند؟ اول بشارت میدهد که اگر فلان کار را بکنی این طور میشود.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:احکام الهی اینگونه است. خیلی بزرگ است و شأن خود است که برای ما احکام کرده است. خود او این کاره است و ائمه(ع) و خوبان خدا. شغل خودش را برای من و شما عبادت قرار داده است.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خلاصه هر وقت از شما پرسیدند چه کاری سخت است بگو هیچ کاری در عالم سختتر از دروغ گفتن نیست، به حدّی که اگر کسی بخواهد این کار را به دیگری یاد بدهد، باید خیلی اوقات صرف کند. مثلاً اگر خدای نخواسته پدری بخواهد... .
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: صلوات وقتی که بلند فرستاده میشود همه چینهای جسم و روح را باز میکند. زیرا خداوند از برکت قائم آل محمّد عجلالله تعالی فرجهالشریف مومنین را راست و مستقیم آفریده است و آنها را روی پای خود ایستانده است.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: من میدانم! آنهایی که اهل محبّتاند بیسرو صدا جان میدهند و متوجه نمیشوند. جان دادن از راه محبّت، حالی اهلش نمیشود. اگر دستی به اعصاب شما بکشم خودت را آن چنان شل میکنی که اگر جانتان را هم بگیرم متوجه نمیشوید.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: در راه، گناهانت را هم نبین. چشم بپوشان. غَضو اُاَبصارَ هُم عَما حَّرمَ اللهُ. تذکرِ گناه، گناه است، ولو اینکه برای نفس خودت باشد. چرا این قدر متذکر بشوی؟
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود:خودت عبادتت را قبول کن. نگو عملهای من خوب نیست. در حج، کسی را دیدم گفت التماس دعا دارم. گفتم التماس دعا یعنی چه؟ گفت یعنی حجّی را که آمدهام، قبول کند. گفتم خودت آن را قبول داری؟ گفت: نه.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: همه چیزتان مال اوست، زنت، فرزندت، نفسهایت. زیبا بخواب و با یک الحمدلله سرت را روی متکّا بگذار، هر جا هم که فکر کردی و دیدی اینکه گفتم همه چیزت مال اوست، خلاف است، فردا آن را یادداشت کن و بیاور.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: اگر خودش را نشناسد هیچکس را نشناخته است؛ نه پیامبر و نه امام(ع)، نه زمین ونه زمان. لذا از فطرت توحیدی و وجدانِ خودت که در ذاتت هست حرکت کن. آنگاه است که کلمات انبیاء و اولیاء برایت نافع است.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: آیا نگفته است که المومنُ کالمَیِّتِ فی یَدی الغاسِلِ. خدا حتی آنچه من باب مَثَل میآورد راست است. نمیخواهد صریح بگوید، مثل مهمتر است. مثل، مطلب را برای من و شما بهتر واضح میکند و میرساند.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: خدا به انسان، روزی کند کاری را که علم ندارد اقلاً آهسته انجام دهد، مثل آدم بیچاره، خدا به فعلِ چنین کسی برکت میدهد. اگر نسبت به کاری علم نداری و اجتماع هم دارد میرود و شما هم داری میروی، کمی ملایم راه برو.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: چقدر شلوغ کاری کردهام که وقتی یک دقیقه حجّت خدا عجّل الله تعالی فرجه الشریف را ملاقات میکنم و پیش او مینشینم میگویم آقا حالا چه کار کنم؟ میگوید تو کجا بودی؟ چهل سال رفتی چه کار کردی؟
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: شک از آنجایی میآید که من، خودم خودم میکنم. والا اگر من مال خدا باشم، شک از کجا خواهد آمد و چه محلّی برای شک میماند؟ علاوه بر آن، نماز را خواندم و دیدم انگاری نمازم خوب نیست، مال بد بیخ ریش صاحبش.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: امیدوارم این معنا را شب و روز در قلب و جان و روحتان یاد کنید که ملک خدا هستید. بدنت ملک اوست، روحت هم ملک اوست، نفست هم ملک اوست، عقلت هم ملک اوست، نیروت هم ملک اوست. تنها با ادب باش و حواس به او باشد.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: آیا میشود همانطور که نشستهایم، زیباهای خدا که در دستگاه او پاکیزه هستند، لطف و عنایتی کنند و ادبی هم از ما سر بزند که آنها به نشستن با ما رغبت کنند، بنشینند و ما سرگرم کمال و جمال و کلام و بیان آنها شویم.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: امیدوارم خداوند در شما چنان صبر و آرامشی ایجاد کند و به بنده هم چنان لسان آرام و لطیف و خنک و بیتوجه به جاهای دیگر بدهد تا همان طور که داریم قصّه میگوییم، خداوند فضلش را آنگونه شامل حال ما کند.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: همهاش حرف از بدها نیست که مرتباً بگوییم همسایه بد است. آدمی خوب است خودش را هم یک نگاه بکند. هر حُسنی که در بیرون دیدید یک نگاه در خانه خود بکنید. هر عیبی هم دیدید یک نگاهی به داخل خانه بکنید.
مرحوم میرزا اسماعیل دولابی می فرمود: در عالم امر همه یگانه هستند؛ همه آیینهی یکدیگر و همه جمال یکدیگر. بلکه همه کَنَفسٍ واحدَهٍ فرمود المومِنوِنَ اِخوهً. ایا در جنبه خلقی با هم برادرند؟ کجا میشود برادر باشند؟ جنبه خلق همهاش تفرقه است.