به گزارش حلقه وصل: سینمای هالیوود سرشار از پروژههای بزرگ(Big Productions) است که در ژانرهای متفاوت و با مقاصد مختلف ساخته شده است. بخش قابل توجهی از این پروژهها به دلیل هزینه زیاد طراحی، تولید و استفاده از جلوههای ویژه در حوزه جنگ هستند، لذا میتوان در سینمای هالیوود نمونههای زیادی از این موارد را یافت.
پروژههای بزرگ صرفا به خاطر هزینههای بالای تولیدی آنها نیست که فیلمهای خوبی از آب در میآیند بلکه به خاطر داستان، کارگردانی و تیم تولیدی هم فکر، همراه و حرفهای نیز هست. چه بسا فیلمهایی که با هزینه تولید بسیار در هالیوود تولید شدهاند اما صرفه اقتصادی و نتیجه مورد نظر را برای تولیدکننده به همراه نداشتهاند. در طول زمان و با بهرهگیری از تجربیات تولیدی سایرین؛ شرکتهای تولیدکننده هالیوودی به فهم درستی از مراحل و روند تولید رسیدهاند که میتوانند موفقیت یا عدم موفقیت یک پروژه بزرگ را درست مانند تولید و فروش یک قطعه صنعتی مورد ارزیابی قرار دهند.
«ساخت پروژههای بزرگ» برای هر تولیدکننده و سینمای هر کشوری جذاب است، در سینمای ایران نیز بسیاری از اهالی سینما به دنبال ایجاد فضا و گسترده کردن حوزه تولیدی پروژه و بهرهگیری از امکانات خاص برای تولید هستند اما تاکنون به غیر از مواردی خاص، چنین چیزی رخ نداده است. در این میان فیلمهایی ماندگار شدهاند اما سینماییهایی با ژانر جنگ خود متمایزند. ساخت فیلمهای «نجات سرباز رایان»، «خط باریک قرمز»، «خشم» و «دشمن پشت دروازه» باور صحنههای پیچیده جنگ را آسانتر کرده و به خوبی ما را در شرایط آن موقعیتها قرار دادهاند. درست است که فیلمنامههای بینظیر و کارگردانیهای فوقالعاده این فیلمها بسیار حائز اهمیت است اما این فیلمها در قالب یک پروژه بزرگ توانستهاند اینچنین خودنمایی کنند و مخاطب را به خودشان جذب کرده و برای او صحنههای جنگ را عینیت ببخشند به گونهای که با هر سکانس و پلان مخاطب، خود را در میان صحنه جنگ میبیند و از درون واکنشهای متناسب با آن موقعیت جنگی را بروز میدهد.
ایران در تاریخ معاصر خود یک جنگ 8 ساله را با حدود 300 هزار شهید و حدود یک میلیون جانباز و50 هزار آزاده با چند ده عملیات بزرگ و یک مساحت چند هزار کیلومتری نبرد داشته است. این گزارهها و عدم تولید چنین فیلمهایی در سینمای ایران ما را با این سوالات روبهرو میکند که آیا تولید چنین پروژههایی در سینمای ایران امکانپذیر است؟! آیا دفاعمقدس ما چنین ظرفیتهای تولیدی برای چنین پروژههایی را دارد؟ آیا واقعا سینمای ایران به تولید پروژههای بزرگ نیازمند است؟! شاید بتوان پدیدار شدن سینما را یکی از عوامل کمرنگ شدن و از بین رفتن نقالی در ایران دانست. اما سینما با ورود خود توانست به باور صحنههایی که نقالان برای مردم نقل میکردند و تصور آنها گاه سخت و دشوار بود، کمک کند. امروز اگر برای جوانترها و نوجوانان از عملیاتهایی چون «والفجر 8» یا «کربلای 5» سخن بگوییم و از حماسهها برای آنها نقل کنیم باور و تصور وجود داشتن چنین صحنههایی به مراتب راحتتر از قبل از تولیدات سینمایی شده است. به همین دلیل سینمای ایران نیز نیازمند تولید چنین پروژههای عظیم است، چرا که هنوز نتوانسته واقعیات صحنههای جنگ را برای مخاطب خود عینیت بخشد و بیشتر سراغ فضای کلی موجود یا فضای معرفتی درون جبههها رفته است البته این مساله لازم است اما کافی نیست.
خلاصه آنکه عمده ساختههای دفاعمقدس فارغ از کیفیت سینمایی آن با «پیام گل درشت» همراه بوده است که همان مقدار که برای پایگاه ایدئولوژیک دفاعمقدس جذاب است اما برای عموم ممکن است جاذبه نداشته باشد. تولید چنین پروژههایی در سینمای ایران با مخاطراتی روبهرو است؛ از جمله تامین منابع هزینهای برای تولید، برگشت هزینه تولیدی پروژه، وجود امکانات و تخصصهای مورد نیاز در داخل کشور، عدم نیاز دائم به عوامل تولید خارجی و در نهایت اقبال عمومی از این تولیدات و حمایت معنوی مردم برای ادامه اینگونه تولیدات. بخش مهمی از این موارد، لوازم اقتصادی تولید است که نیازمند بررسیهای مدیریتی و مستقل شدن فیلمسازی از نهادها و ارگانهای دولتی و تجاری شدن این صنعت است. در این صورت تولیدکننده به میزان نگرانی درباره فیلمنامه، کارگردانی و تولید برای فروش و برگشت سرمایه نیز ایدهپردازی میکند. در بخش دیگر چنین تولیداتی؛ اقبال مخاطب یا حمایت معنوی او است، البته اقبال عمومی صرفا به معنی فروش فیلم نیست و دارای معنی خواست مردمی برای ادامه تولیدات و جلب شدن نگاه مردم به تولیدات مشابه در آن زمینه نیز است.
این مهم، فیلمساز و تولیدکننده را از یک مصونیت در ایدهپردازی برخوردار میکند، مانند زمانی که «جیمز کامرون» فیلم جدید میسازد، بسیاری از مردم به خاطر اعتماد به او به سینما میروند و با توصیفات آنها سایرین هم به تماشای آن فیلم مینشینند. نمونه موفق داخلی پروژههای بزرگ، سریالهای الف ویژه تلویزیونی هستند که در سالهای اخیر پخش شدهاند، که نهتنها مخاطب تلویزیون بخوبی از آنها استقبال کرده است بلکه ادامه چنین تولیداتی را نیز از تولیدکنندگان مطالبه کرده است؛ آثار ماندگاری چون «یوسف پیامبر» و «مختارنامه» که همچنان نیز با استقبال ویژه مخاطبان تلویزیون همراه است. فلذا سینمای ایران باید از دریای بیکرانی مانند دفاعمقدس که هر گوشه آن ایستادگی در برابر ظلم و حماسههای بینظیر انسانی است، برای تولید پروژههای بزرگ بهره بجوید و در این راه نیازمند گستردهتر کردن عوامل، تجهیزات، لوکیشن و زمان تولید است. گفته می شود «تنگه ابوغریب» که از آثار دفاع مقدسی این دوره جشنواره فجر است از پدیدههایBig Productions جنگی در این دوره است.
منبع:وطن امروز