حلقه وصل: دکتر جمال یزدانی/
اگر مسئله کرونا در جامعه ایرانی را بخواهیم از زاویه دیدی بالاتر و مبتنی بر چارچوب پنجگانه تمدن نوین اسلامی تحلیل کنیم، باید بپذیریم تهدید کرونا، فرصتی برای بازاندیشی حرکت تمدن بر محوریت خانه و خانواده را ایجاد کرده است.
کرونا بار دیگر ما را به دل خانواده و مفهوم خانه برده است. خانه و خانواده، جدیترین نهاد در ساخت جامعه اسلامی است. آنچه در ادبیات قرآنی از مهمترین اهداف خانه (والله جعل لکم من بیوتکم سکنا (نحل80) و خانواده (وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا (اعراف189) دیده شده مفهوم آرامش است.
انسانها یا در خانهاند یا بیرون از آن و بیرون از خانه به دنبال رسیدن به خانهاند چرا که ملجاء آنهاست و جایی که در آن به آرامش میرسند. اشتراک مفهوم آرامش در این دو واژه (خانه و خانواده) نیز شاید در مفهوم خلوت نهفته باشد. خانه، به خصوص در دوره معاصر، این امکان را به انسان اجتماعزده میدهد که لختی فارغ از آنچه در بیرون میگذرد درنگ کند.
جامعهای که نمیتواند خلوت در خانه را برای اندیشیدن و تامل اعضای خانواده مدیریت کند، در اداره و ساخت جامعهاش نیز دچار مشکل است. (البته مقدم بر این معنا تامین مسکن عادلانه برای عموم مردم از سوی حاکمیت و افراد برخوردار در جامعه است) جامعه اسلامی شکل نمیگیرد مگر آنکه اعضای یک خانواده، خلوت خوب داشته باشند. اغلب فرصت خلوت برای ما حتی با خودمان نیز در متن خانواده امکان پذیر است.
اندیشه حاکم بر غرب که از خلوت افراد با خود یا خانواده هراس دارد (چرا که تامل و درنگ در زندگی سراسر مادی و مدرن برای بشری با فطرت انسانی قابل تحمل نیست) تلاش میکند آدمها را هر چه بیشتر به عرصه اجتماعی بکشاند حتی زمانی که آنها در خانههایشان هستند! تسلط زائل کنندههای عقلانی، یا سرگرمیهای غفلتزای رسانهای بر همه شئونات انسان مدرن باعث شده است تا خانه، کنج خلوت و تامل برای او نباشد. به همین دلیل معمولا خانه تنها جایی برای خوابیدن و ارضای نیازهای شهوانی است. حتی کار مشترکی هم میان اعضای خانواده تعریف نمیشود. اصالت با بیرون است و در خانه هم باز باید به بیرون فکر کرد.
کرونا ما را محبور کرد تا در خانه، با خانواده بمانیم و در اینجاست که تازه کارزار اصلی آغاز میشود. در این خلوتگاه همه دارند تلاش میکنند تا خلوت آدمها را مدیریت کنند: از کتابخوانی و فیلم دیدن گرفته تا بازیها، تا عبادتهای دستهجمعی؛ از شبکه MBC گرفته تا فلان سلبریتی یا فلان چهره تبلیغی تا تا... این رقابت سنگین و نفسگیر تهدیدهایی و فرصتهایی را ایجاد میکند.
البته تامل به جوانب این کارزار عظیم به ما فرصت بازاندیشی در سیاستهای مدیریت خانه را میدهد. ما (حاکمیت و مجموعههای مردمی) چقدر قبل از کرونا، آگاهانه به مدیریت خلوت آدمها توجه میکردیم؟ چقدر به علم تدبیر منزل یا مدیریت خانواده که در تمدن اسلامی علم مستقلی در عرض علم خودشناسی و سیاست مدن بوده است، توجه داشتهایم؟ رسانه ما چقدر خانوادهمحور بوده است؟ علم ما چقدر خانواده را به فرد یا جامعه تحویل برده و آن را تضعیف کرده است؟ و هزاران سوال دیگر...
اما اگر اکنون که در میانه این بحران قرار داریم به این سوالات و پاسخهای آن فکر نکنیم، برای ادامه مسیر تمدن نوین اسلامی دچار مشکلات اساسی خواهیم شد. سبک زندگی در بیانیه گام دوم رهبر انقلاب اسلامی به نحوی کلی و مجمل طرح شده است و باید اذعان کرد کارخانه ساخت سبک زندگی در خانواده است. فرصت کرونا به ما این فرصت را میدهد که به وضعیت فعلی سبک زندگی خانوادگیمان در 4دهه بعد از انقلاب اسلامی تامل کنیم و ببینم چه اصلاحاتی برای طی طریق در گام دوم انقلاب اسلامی در آن مورد نیاز است؟ گرچه اکنون در همین بحران در مقایسه با وضعیت خانواده در جهان مدرن، نشان داد که خانواده هنوز از ثبات و اصالت در جامعه ایرانی برخوردار است و میتواند همه بحرانها را با آرامش رد کند، اما اگر این وضع ناخودآگاه به وضعیتی خودآگاه مبدل نشود، در برابر هجمه محتوای تولیدی گفتمان حاکم بر جهان علیه خانواده تابآوریاش کاهش خواهد یافت.
تجربیاتی که مادران و همسران -به خصوص طیف انقلابی و مذهبی- در مدیریت خانه و خانواده در دوران قرنطینه رقم زدهاند اگر اکنون ثبت نشود، اشاعه نیافته و تثبیت و تهنشین نمیشود. خلاقیتها و ابتکاراتی که پدران و مردان خانه در این دوران بهکار گرفتهاند تا آرامش نسبی کشتی خانوادهشان را در کوران بحران نگه دارند، باید از سوی گروههای مردمی و مجموعههای دانشگاهی به خصوص در رشتههای علوم اجتماعی توصیف و تبیین شود تا ضمن افزایش تولید محتوای بومی در حوزه خانواده امکان انتقال دانش کسب شده را به دیگر جوامع آسیبدیده در حوزه خانواده را فراهم نماید.
تا وضعیت خانواده در جهان رو به بهبود حرکت نکند، وضعیت ما نیز در حوزه خانواده جهش چشمگیری نخواهد یافت و این تدبیر میتواند ما را از موضع انفعال در حوزه خانواده به موضعی فعال بدل نماید و از طریق این تغییر راهبرد، قدرت الهامبخشی و شکوفایی گفتمانی جدید و رقیب گفتمان مسلط در حوزه خانواده پیدا کند.