سرویس سیاست حلقه وصل- رهبر انقلاب اسلامی در فرازی از سخنرانی خود در ۲۶ خردادماه امسال در تذکری به وزارت امور خارجه از مسئولان میخواهد شرایط لازم برای شرکت ایرانیان خارج از کشور در انتخابات فراهم شود. ایشان در آن سخنرانی میفرمایند: «گزارشهایی مبنی بر مهیا نشدن، آمادگیهای لازم برای برگزاری انتخابات وجود دارد، وزارتهای امور خارجه و کشور با توجه به کمبود وقت آمادگیهای لازم را هر چه سریعتر فراهم کنند».
آیندهبینی و نگرانی رهبر انقلاب از وضعیت مراکز رأیگیری خارج از کشور خیلی زود حاصل خود را نشان داد. مشتی اراذلواوباش وابسته به سلطنتطلبان و منافقین با اقدامات ناجوانمردانه با هماهنگی با پلیسهای اروپایی اقدام به تعدی و ایجاد مزاحمت نسبت به هموطنان عزیزمان کرده و در مواردی نیز با چوب و چماق به جانشان افتادند. این صحنههای ناراحتکننده دل هر ایرانی را به درد آورده و نشانی از مظلومیت همراهان انقلاب اسلامی بود.
مقام معظم رهبری با شناخت دقیق نسبت به ماهیت خبیثانه دشمنان قسمخورده انقلاب بهخوبی میدانستند که مردمسالاری دینی چون خواری در چشم معاندین و استکبار جهانی است؛ لذا واجب است که تمامی متصدیان با دقت و هوشیاری زمینهای را فراهم آورند که رأیدهندگان باکمال آرامش و امنیت به مراکز اخذ رأی بروند.
اما اهمال برخی مسئولان و نیز بدخواهی آشکار دولتهای متخاصم و مزدوران آنها شرایط ناگواری را پدید آورد.
حمله منافقین به یکی از مراکز رای دهی در انگلیس
در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی سفارتخانه ها و مراکز دیپلماتیک میهمان در خاک ایران و نیز کشورهای دموکراسی دیده و آشنا به صندوق رأی با همکاری نهادیهای ذیربط انتظامی و نیز وزارت خارجه در مراکزی از پیش تعیینشده به شیوه موردنظر خود، انتخاباتشان را برگزار کرده و هیچگاه حادثهای برای شهروندان آن کشورها ایجاد نشده است. در دو سال گذشته ایران میزبان شهروندان عراقی و سوری در دو انتخابات حساس بوده و باوجود تعداد بالای متقاضیان شرکت در این دو انتخابات، امنیت آن با بالاترین ضریب تضمین شد.
حال تصور کنید اگر دریکی از مراکز رأیگیری اتفاقی کوچک اما ناخوش آیند پیش میآمد؛ تا مدت ها رسانههای خارجی این حادثه را بزرگنمایی کرده و ایران را محلی ناامن نشان میدادند! اما همان رسانه ها حمله اوباش اجاره ای به مراکز رای گیری ایرانی را به رویارویی ساده مخالفان و موافقان رای دادن تقلیل دادند.
حادثه تلخ رویداده در چند کشور اروپایی؛ کانادا و نیز یکی از کشورهای حوزه اقیانوسیه در خود درسها و ملاحظات قابلتأملی نیز دارد که باید بهدقت به آنها نگریست:
۱-لازم است از هموطنان عزیز کشورمان در اقصی نقاط جهان تقدیر و تشکر کرد؛ ایرانیانی که روز جمعه پای صندوق رأی آمدند با اجری مشابه مجاهدت در سرزمین کفر به آوردگاه انتخابات آمده و از اعتبار جمهوری اسلامی و مردمسالاری دینی دفاع در برابر چشم جهانیان دفاع کردند.
۲ – رأی دادن بخش قابلتوجهی از ایرانیان در خارج از کشور بار دیگر پیوندهای عاطفی و قلبی میان آنها با نظام و رهبر عزیز انقلاب اسلامی را به رخ دشمنان کشاند. رسانههای خارجی همواره با سیاه نمایی و ایجاد یک تصویر کلیشهای از تعدادی مزدور فارسیزبان آنها را بهعنوان نماینده فرهنگی و اجتماعی مردم ایران معرفی کرده؛ اما به صحنه آمدن بخش قابلتوجهی از نخبگان ایرانی این صحنهسازی را بر هم زد. این انتخابات، بهحق بیعت با وطن و نظام در قلب سپاه دشمن بود تصاویر منتشرشده گواهی بر این نکته است.
۳- حضور مقتدرانه و پر بازخورد ایرانیان خارج کشور پای صندوق رأی تبدیل گفتمان تدافعی به تهاجمی در دفاع از صندوق رأی بود. برخی با بهره هوشی پایین گمان میکردند که میتوانند با اخلال در مردمسالاری دینی و تهدید به تحریم و فشار نظام را با چالش در مقبولیت روبرو کنند. به صحنه آمدن همه ذخایر ملی کشورمان در جهان برآوردهای این دسته محدودشده را بر هم زد.
۴- درحالیکه در داخل برخی گروههای ورشکسته چون گروهک نهضت آزادی؛ طیفی از جبهه اصلاحات و مجمع روحانیون مبارز و نیز بقایای یکی از دولتهای پیشین هم گام با مشتی اوباش و مزدور خارجنشین شعار تحریم انتخابات می دادند؛ ایرانیان خارج از کشور چنان حماسهای خلق کردند که آن اقدام شرمآور برای بی اعتبار کردن انتخابات در برابر رصد بیگانگان ناچیز و بیاثر به نمایش درآید.
۵- مانور اقتدار بینالمللی ایران در انتخابات نشان داد که ایرانیان در خارج از کشور با هر انگیزه و سلیقه سیاسی اختلافات جزئی داخلی را قربانی طرحهای خیانت انگیز خارجی بوش، اوباما و بایدن نکرده و آمریکاییها باید آرزوی طرح خاورمیانه جدید را با خود به گور ببرند.
۶-در طی چند سال گذشته برخی مسائل ازجمله شرایط دشوار معیشتی باعث شد برخی از شهروندان عزیز کشورمان در داخل از وضعیت موجود دلخور بوده و احتمالاً تحت تأثیر برخی القائات پای صندوق رأی نروند، حضور ایرانیان خارج از کشور باآنهمه مشقتها در انتخابات درسی برای همه ما دارد؛ ازجمله آنکه برخی زیر سایه چماق داران اجنبی ایثار کرده و به میدان آمدند؛ اما برخی باوجود بهحق بودن گلایههایشان از نعمت امنیت داخلی بهره نبرده و خود را از این جشن ملی محروم کردند. این واقعه در آینده درسهای بزرگی در خود دارد.
برخوردهای صورت گرفته با ایرانیان در برابر مراکز رأیگیری در اروپا نمایشی بدون روتوش از دموکراسی جعلی غربیها پیش چشم همگان بود. از سویی عدم برخورد قضایی با باقیمانده چند گروه عقبافتاده برای مدعیان آزادی یک آبروریزی بزرگ قضایی محسوب میشود. این روزها آزادگان جهان از خود خواهند پرسید که همانگونه که فرقه منافقین پس از انجام اقدامات تروریستی در داخل ایران به پایگاههای خود در غرب آمدهاند؛ آیا اندک زمانی دیگر بقایای داعش نیز پس از مأموریت در خاورمیانه به اروپا رفته و در کوچهپسکوچههای لندن؛ برلین و وین دست بهزور آزمایی خیابانی میزنند؟ از سوی دیگر این دولت ها نمی توانند از حقوق بشر حرف بزنند؛ اما نسبت به توحش تروریست ها بی تفاوت باشند.
در نهایت آنکه برخورد مقتدرانه ایران با دفاتر تروریستها در همه جای جهان حق مسلم مبتنی بر امنیت ملی ما محسوب میشود؛ مدتی زمانی قبلتر یک گروهک تروریستی ضربه دست مقاومت را در کردستان عراق را تجربه کرده است؛ ایران نسبت به امنیت همه شهروندان خود در جهان مسئول می داند.