بارها گفتیم که اسلام اگر برده داری را یکباره ممنوع میکرد، کل اقتصاد و صنعت و خدمات اجتماعی و غیره در آن دوره و مقطع تاریخی مختل، بلکه به هرج و مرج میکشید و نابود میشد!
یکی از شایع ترین این تلاشها برای انحراف از بحث اصلی، تلاش وقیحانه برای تغییر سوال است. یعنی تبدیل این سوال که «آیا قران کریم مثل دارد یا ندارد» به سوالاتی مثل: قران کریم ایراد دارد یا ندارد؟ ابهام یا فصاحت و بلاغت دارد یا ندارد؟ نیاز به تفسیر دارد یا ندارد؟
الغرض، شاید در نگاه نخست خیلی متوجه ابعاد مختلف این تحدی قران کریم نشویم. اما باید ببینیم که مخالفان در این مورد ، حداکثر چه حرفی برای گفتن دارند؟ چطور میتوانند چنین معجزه ی آشکار و زنده ای را انکار کنند؟ یا از تمام اینها گذشته ، وقتی در برابر حقیقتی این گونه روشن تر از آفتاب قرار میگیرند ، چقدر لجاجت میورزند و چگونه به انواع و اقسام مغالطات و حتی جرزنی های بارز متوسل میشوند؟!
از آنجا که در خلال بحث امامت طبق معمول مطالب و مباحث متفرقه بسیاری مطرح شد ، مجبوریم خلاصه ای از آنها را بیاوریم. (اگرچه غیر از متن اولیه شروع هر بحث ، به محتوای متن هیچ یک از مخالفان حتی المقدور دست نزده شده است. مگر حذف برخی از توهین های وقیحانه. وگرنه در باقی موارد حتی غلطهای املایی نیز اصلاح نشده است...)
این اصل بدیهی و اساسی را کسی متوجه نشود و انکار کند... بنده نمیدانم چطور میتواند اسم خودش را موافق یا مخالف یک نظام سیاسی بداند؟! و کشور ما به غیر از جمهوری اسلامی ... حتی در مخیله و روی کاغذ هم هیچ جایگزین و رقیب جدی ای ندارد! جایگزین این نظام فقط هرج و مرج و فروپاشی ملی و تجزیه کشور و ... ورود به چرخه ی بدون توقف و بدون راه نجاتی از جنگ داخلی و بربریت و ... تا انتهای پرتگاه نابودی ست!
من با دیدن اکانت امثال شما و به در و دیوار زدن در حمایت از اسلام... به انسان هایی که بویی از انسانیت نبرده اند می نگرم... به انسانی که تجاوز اعراب و فروختن زنان کشورش مفتخر و هر سال سیاه پوشان در کله خود به خاطر متجاوز میزند... به کسی که از کشتن و گردن زدن و غارت ابایی ندارد ... کسی که زنان رو فقط در کالای جنسی تحت امر مردان میداند و در صورت نافرمانی مستوجب کتک میداند... فهمی از برابری انسانیت و اخلاق ندارد
در مورد قران کریم حتی نمیشود مثلش را گفت! کسانی که متوجه این مطلب میشوند، بعدها بهتر متوجه میشوند که «بهتر گفتن» از قران کریم اصلا قابل تصور هم نیست! اصلا متنی نداریم که قابل مقایسه با آن باشد! از آهنگ و تناسب کلمات گرفته تا معنا ... اما یک مخالف خیلی متوجه ی این برتری قران نمیشود. او ابتدا فقط با این سطح از موضوع مواجه است که چرا نمیتوان مثل قران متنی آورد.
این خیلی خوب است که امروز در فضای مجازی موضوعاتی مثل معاد زیر سوال میرود. بنده ملحدینی را که حداقل وجود این موارد را این قدر جدی گرفته اند که به آنها فکر کنند، بهتر از آدمهایی میدانم که رسما خوشان را بی ایمان نمیدانند، اما اصلا به این موارد حتی فکر هم نمیکنند! پس شاید بهتر است بدون هیچ مقدمه دیگری برویم سراغ بحث. اگر یادتان باشد، در یکی از گروه های اصلی اتئیست ها، یکی از افراد شبهه ای در مورد معاد مطرح کرده بود.
چطور ممکن است خدا و رسول ص دینی کامل را برای بشریت فرستاده باشند که تا قیام قیامت حلال آن حلال و حرامش حرام باشد و ... برای تمام جنبه های مهم زندگی فردی و اجتماعی انسانها برنامه و چارچوب داده باشد و ... اما در مورد جانشینی و نحوه حکومت پس از حضرت ختمی مرتبت ص (که همه یقین داریم تشکیل حکومت داده بود) چیزی نگفته باشند؟! و چرا غیر از شیعه کسی چنین ادعایی ندارد که این موضوع دقیقا و موکدا و مکررا تعیین تکلیف شده...
عید غدیر خم عید وحدت و اتحاد در امت اسلامی ست. اما میدانیم که وحدت، به معنای کوتاه آمدن از باورهای خودمان نیست. بلکه چه بسا گاهی مجبوریم در این مورد عقاید خود را کامل توضیح داده و برسیم به اینکه، چگونه میتوانیم با وجود همین اختلاف نظرها با هم متحد باشیم. چه چیزی بیشتر و بهتر از ایمان مشترک به خدایی یگانه و پیامبری از جانب او میتواند دلیل همدلی و وحدت امت اسلامی باشد؟ و از این منظر، مثلا اختلاف نظر در کیفیت وضو و یا حالت دستها در نماز چه اهمیتی دارد؟! وگرنه هیچ کدام از طرفین بنا ندارند مثلا نفاق ورزیده و باورهای اصلی خود را کتمان کنند...
طرح شبهات مختلف عقیدتی و سیاسی چندان دشوار نیست. اما پاسخ دادن به آنها معمولا نیاز به زمان دارد. به قول معروف، گاهی یک دیوانه سنگی را در چاه می اندازد که صد عاقل هم نمیتوانند بیرونش بیاورند! به عنوان مثال، شما خیلی راحت میتوانید با نگاهی انکاری و تمسخر آمیز مثلا قابلیت پرواز هواپیماها را زیر سوال ببرید. و از مخاطب بپرسید، این یک مشت آهن پاره چطور میتواند در آسمان پرواز کند؟! یا ادامه بدهید، ادعا از این مضحکتر هم میشود؟! چرا دست از این خرافات پوچ بر نمیدارید و کمی منطقی نگاه نمیکنید؟! مگر این یک مشت آهن پاره بال و پر دارد که بتواند بپرد؟ اما طرف مقابل برای توضیح اینکه چطور یک هواپیما میتواند پرواز کند، گاهی باید طرز کار یک میلیون قطعه مختلف را توضیح بدهد!
وقتی شک میکنیم در اینکه امریکا شیطان بزرگ است و با همین نسبیگراییهای مهمل، ادعا میکنیم «ما دوست و دشمن ثابت نداریم، بلکه منافع داریم» معلوم است که عاقبت فضای فکری و فرهنگی جامعه به کدام سو میرود! معلوم است هر ننه قمری که حوصله نماز خواندن و عرضه روزه گرفتن را ندارد، حالا ادعا میکند که اتئیست شده! پس چرا امریکا و اروپا که مهد همین نسبیگراییهای مهمل هستند، حاضر نشدند ذرهای تغییر مواضع بدهند؟! ای کاش حداقل برخی از اهل سیاست و روزنامههای ما نیز میدانستند که از کی بیایمان شدهاند!
بهتر است به این فکر کنیم که چطور ممکن است یکی از چهرههای شاخص گفتمانی که سالهاست دم از فمنیسم اسلامی و تجدیدنظر در قانون حجاب و... حتی محکوم کردن تلویحی مواردی چون تعدد زوجین شرعی... میزند، بر علیه یک زن، آن هم زنی که همسر دومش به شمار میآید... هفت تیرکشی کند و به قتلش برساند؟!!
فضای سیاسی و فرهنگی یک جامعه نیز وقتی فوتبالی میشود، دیگر مهم نیست چه سیاستها و کدام تفکری درست تر است. بلکه هر کنشگر اهل سیاستی دقیقا تلاش میکند مثل یک هوادار فوتبال از حزبش دفاع کند. حتی اگر مثلا تفکر «سازش و برجام» سالها گل بخورد و همه چیز را ببازد! گاهی این جنس هواداری سیاسی کارش به اصول عقاید و ادیان نیز میرسد. یعنی وقتی می بیند که عقاید دینی و گرایشهای مذهبی به ضرر او و حزب سیاسی اش تمام میشود، بدش نمی آید که گروه هایی مثل آتئیستها و ملحدین فعال تر شوند و اینجا ست که ملاحظه میکنیم اکثر گروه های تلگرامی ضدانقلاب، از سلطنت طلبها گرفته تا جنبش مثلا سبز، پر میشوند از شبهات دینی و مذهبی!
مخالف فکری، بهترین حریف تمرینی ما است. او کسی است که هر چه قوی تر باشد... بهتر میتواند ما را آگاه کند که چقدر درست فکر میکنیم یا غلط. اما یک انسان وقیح و بیادب مخالف فکری نیست؛ مخالف عقدهای است! با فحش دادن نه چیزی میشود یاد داد، نه یاد گرفت... متاسفانه فضای روانی و هیجانی جامعه امروز ما خوب نیست. مردم نمیتوانند مخالف خودشان را تحمل کنند. در فضای مجازی شروع به عقده گشایی و فحاشی میکنند...
درست است که گروههای الحادی حرفی برای گفتن ندارند اما این به این معنا نیست که حرف هم نمیزنند! وگرنه شاید شما هم دیده باشید که در اکثر مواقع، اتفاقا کسانی بیشتر حرف میزنند و وراجی میکنند که حرفی برای گفتن ندارند! برای همین اکثر بزرگان و حکما گفتهاند که رابطهای بین میزان سکوت یک فرد و میزان عقلانیت او وجود دارد. گویا هر قدر مغز کسی خالی تر باشد، دهانش پرتر است! و این روزها، مخصوصا فضای مجازی، عرصه جولان همین کسانی ست که مغزشان خالی ست و دهان شان پر.
نه تعداد همسران پیامبر(ص) جزو اصول دین مسلمانان است و نه سن یکی از آنان در هنگام ازدواج، جزو فروعات دینی! اما اتئیستهای ایرانی گاهی90% ادعاها و شبهات روزانهشان همین مزخرفات و انواع شبهات ناموسی و جنسی است در صورتی که میتوانستند با انکار وجود خداوند تکلیف تمام ادیان را یکجا مشخص کنند! یا با انکار نبوت تمام ادیان آسمانی را نعوذبالله مردود کنند. اما ترجیح میدهند فقط پیرامون یک سری شبهات پوچ ناموسی مانور تبلیغاتی بدهند.
چندین ماه بود که در چند گروه آتئیستی و ضد انقلاب، از پنج هزار نفر عضو گرفته تا دوازده هزار عضو، با ادبیات و مطالب و انشاهای مختلف ادعا میشد اسلام زنان را نجس میداند! چند مطلب اخیر که در اینجا منتشر شده اند، ظرف حدود یک هفته بحث و مناظره شده اند. (و عمدتا در سه جلسه) اما پس از این بحثها ، دیگر حتی تا به امروز نیز ، هیچکدام از چنین گروه هایی این ادعا را مطرح نکرده اند!
متاسفانه در حالی که بسیاری از رسانههای رسمی و اصولگرا گرفتار خطبازیهای سیاسی هستند، اخیرا یک جنگ تمام عیار فکری و عقیدتی توسط رسانههای مختلف و بخصوص در فضای مجازی و تلگرام علیه دین و تفکرات مذهبی به راه افتاده است. جنگی که در درجه نخست مجهز به تکنیکهای هنری و آخرین روشهای مدیریت افکار عمومی است... یکی از مهمترین جبهههای جنگ یاد شده، حقوق زنان در اسلام است. حجم شبهات در این زمینه به صورت تصاعدی و ساختگی رو به فزونی است. شبهاتی که فقط زنان را هدف نگرفتهاند! بلکه به همین میزان، بر روی مردان نیز موثرند.
بارها از خود پرسیدهام که آیا ما آدمها به خاطر حماقت خود کارمان به لجاجت و وقاحت میکشد، یا برعکس؟! آیا اهل دوزخ را جاهلان وقیح تشکیل میدهند، یا بیشرمهای احمق؟! جهل برای موجود هوشمندی مثل انسان، نه عیب است و نه عجیب. مثلا ما نمیدانیم در صدها میلیون ستاره موجود در کهکشان خودمان چه خبر است. اما جهالت ماجرای دیگری است... اگر خاطرتان باشد، در مطلب قبلی (این دین خشن) ماجرا از این قرار بود که در یک گروه تقریبا 12 هزار نفری آتئیستی و ضدانقلاب (به علاوه گروههای مشابه دیگر) چندین ماه بود که با انواع متنها و ادبیات مختلف، ادعا میکرد اسلام (نعوذا بالله) زنان را نجس میداند!