سرویس معرفی: پس از اینکه در روز 31 تیر 1359 ابوالحسن بنیصدر به عنوان رئیس جمهور در مجلس سوگند یاد کرد، موضوع انتخاب نخست وزیر در میان طیف سیاسی جامعه و همچنین مطبوعات مطرح و گمانهزنیهای سیاسی شروع شد. معرفی شخصیتهایی همچون سید احمد خمینی و سیدمصطفی میرسلیم از سوی بنی صدر با مخالفت امام(ره) و یا نمایندگان مجلس روبرو شد. نهایتا طی توافقی، رییس جمهور از مجلس درخواست کرد افرادی را معرفی کنند و رییس جمهور از میان آنان نخست وزیر را انتخاب کند.
هیأت منتخب بررسی صلاحیت نخست وزیر، پس از بررسی 14 نفر نامزد نخست وزیری، نظر نهایی خود را مبنی بر انتخاب «محمدعلی رجایی» به عنوان نخست وزیر واجد شرایط اعلام کرد و بنیصدر علیرغم میل درونیاش این پیشنهاد هیأت را به صورت مشروط پذیرفت و در 20 مرداد 1359 محمدعلی رجایی با 153 رأی موافق از مجموع کل 196 رأی مأخوذه با اکثریت آرا به عنوان اولین نخست وزیر نظام جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد.
* معیارهای رجایی برای انتخاب وزرا چه بود؟
قاطعانه میتوان گفت نقطه عطف عملکرد شهید رجایی در انتخاب کابینهاش آنجا بود که بدون توجه به گرایش سیاسی بنی صدر، معیار گزینش وزرای دولت را مکتبی بودن، انقلابی بودن و مقلد امام خمینی بودن قرار داد. رجایی گفته بود آنان باید افرادی باشند که در انقلاب سرمایهگذاری کرده باشند. از تودهی مردم باشند و دارای شایستگی باشند ولو این که شهرت تیتری نداشته باشند، خیلیها هستند که عرضه دارند ولی تیتر ندارند، دکتر نیستند، مهندس نیستند اما در ادارهی یک وزارتخانه و یا در ایجاد یک نظام صحیح تجربه دارند». او همچنین در دیدار با امام خمینی(ره) تاکید کرده بود که «این کابینه مورد اطمینان و امیدواری من است و هرگز ناامید نخواهم شد و تنها گلوله میتواند مرا از کاری که شروع کردهام باز دارد. این کابینه، کابینه افراد نیست، بلکه کابینه مردم است».
با وجود مخالفتهای فراوان بنی صدر با کابینه معرفیشده از سوی شهید رجایی و حتی نامهنگاری وی با امام خمینی(ره) اما نهایتا شهید رجایی کابینه مدنظر خود را به رئیس جمهور و مجلس اعلام کرد و از 21 وزیر معرفیشده، 14 نفر رای اعتماد گرفته و بقیه اعضای کابینه نیز به تدریج تا چهاردهم تیر 1360 انتخاب شدند.
* شرایط بحرانی ایران و تدبیر شهید رجایی
دولت شهید رجایی در حالی فعالیت خود را آغاز کرد که در آن زمان کشور دچار بحرانهای داخلی و خارجی بود. از طرفی کشور در آغاز جنگ تحمیلی قرار داشت و از طرفی فشارهای همه جانبهی آمریکا علیه ایران پیرامون اشغال سفارت این کشور ادامه داشت. اسکان آوارگان و مهاجرین جنگ، بحران بیکاری ناشی از جنگ تحمیلی، اقتصادی ورشکسته با کسری بودجه 420 میلیارد ریالی و غیره از جمله مشکلاتی بود که دولت رجایی با آن مواجه بود. با توجه به این شرایط، دولت اقدام به تشکیل ستاد بسیج اقتصادی کشور کرد و چند قلم کالای اساسی و مورد نیاز مردم سهمیهبندی و کوپنهای آن توزیع شد. همچنین رجایی برای حل معضل بیکاری، دستور تشکیل کمیتهای مرکب از استانداران درگیر مسایل جنگ و وزارتخانههایی که باکارخانهها و مسایل کار سر و کار دارند را داد.
* تقسیمبندی کشورها از دیدگاه رجایی
دولت رجایی در آن روزها بدون حضور یک سوم وزیران تشکیل شده بود و اگر روحیه انقلابی او و جمعی از اعضای کابینه نبود، هرکدام از بحرانهای سیاسی و اجتماعی آن روزگار، به تنهایی قابلیت ساقط کردن دولت رجایی را داشت. مبارزه مسلحانه حزب دموکرات کردستان، حزب کومله، سازمان چریکهای فدایی خلق ایران و گروه فرقان هر یک تلاش گستردهای در جهت تجزیهطلبی و مخالفت با نظام جمهوری اسلامی ایران به انجام رساندند که البته توفیقی کسب نکردند.
دیدگاه شهید رجایی در زمینه سیاست خارجی بر این مبنا بود که «ما سیاست را بر اساس اعتقاداتمان بنا میکنیم و چون اعتقاد ما عوض نمیشود، اصول سیاست خارجی ما هم عوض نمیشود.« رجایی کشورهای خارجی را در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران به چهار گروه کشورهای برادر، کشورهای دوست، کشورهای بیطرف و کشورهای متخاصم تقسیم میکرد. او تدوین سیاست خارجی را بدون این تقسیمبندی غیر ممکن میدانست و اعتقاد داشت که باید بر اساس اهداف و خط مشیها ، با خانوادهی سیاسی جهان برخورد کنیم.
در یک نگاه کلی، سیاست خارجی دولت شهید رجایی ، مکتبی، انقلابی و منعکسکننده نوعی آرمانگرایی اسلامی بود و عملا نظام نوپای جمهوری اسلامی را در برخورد با واقعیتهای رایج در عرصه روابط بینالمللی دچار برخورد و مواجهه با اندیشهها و قدرتهای بزرگ و نظامهای سلطنتی در کشورهای اسلامی کرد.