سرویس پرونده: توجه به قشر محروم و مستضعف جامعه یکی از مهمترین اهداف والای انقلاب اسلامی در ایران بوده است. در راستای رسیدن به این هدف مقدس بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، رفت و آمد دانشجویان مهندس و پزشک به مناطقی که زیر خروارها محرومیت دوران پهلوی ناپدید شده بودند، سبب شد تا با صدور فرمان حضرت امام (ره) در سال 1358 هسته اولیه تشکلی در قالب نهاد انقلابی "جهاد سازندگی" شکل بگیرد. که یکی از مهمترین و موثرترین نهادها در ساخت وساز کشور و خودکفایی در تولید مواد اولیه حوزه کشاورزی در کشور باشد.
در کنار این تشکل انقلابی نیز ساز و کارهای سازمانی برای رسیدگی به وضعیت محرومین و مستضعفین جامعه تعیین گردید و بنا بر ماموریت های تعریف شده هر سازمانی جهت محرومیت زدایی مشغول به کار گردید. ولی با توجه به شروع جنگ تحمیلی و صرف پتانسیل های سازمانی در مناطق جنگی و حضور در عرصه های دفاع مقدس، فاصله گرفتن مسئولین از اقشار ضعیف جامعه و گاها کم کاری و کم توجهی آنان به محرومین باعث شد تا حضور مردمی در این تشکل پر رنگ تر شود.
تاثیر این نهاد در رشد تولیدات کشاورزی و دامی داخلی و آبادانی روستاها و مناطق محروم آنقدر زیاد و جدی بود که پس از ادغام این نهاد با وزارت کشاورزی در دولت سید محمد خاتمی، در سالیان بعد تاثیر خود را به خوبی نمایان کرد امری که این روزها با نگاهی به بازار محصولات کشاورزی و دامی به خوبی میتوان آنرا مشاهده کرد. چنانکه بسیاری از فعالان حوزه جهادی این اقدام دولت خاتمی را توطئه ای برای قطع شدن یکی از بازوهای اصلی نظام در موضوع سازندگی، خودکفایی و خدمت به مردم ارزیابی کردند.
حاج عبدالله والی، بزرگمردی که عمر خود را به خدمت محرومین صرف کرد
آغاز هجرت بیست و سه ساله والی به بشاگرد، اسفند 1361 بود، که به همراه تيمي براي بررسي اين منطقه به استان هرمزگان رفت. جالب اينجاست كه در اين سفر، سی نفر به سمت بشاگرد حركت کردند، اما در همان اوايل راه، با دیدن سختيها و خطرات منطقه، بیشتر آنها سفر را نیمهکاره رها کردند و بازگشتند و تنها حاج عبدالله و دو نفر ديگر به بشاگرد رسیدند. حاج عبدالله والی که خود عاشق دفاع از حریم انقلاب اسلامی بود از جبهه های نبرد علیه متجاوزین در غرب کشور به منطقه محروم و صعب العبور بشاگرد پرکشید و هجرتی 23 ساله را آغاز نمود و پرچمدار اردوهای جهادی گردید.
حاج عبدالله به امر حضرت امام خمینی(ره) ـ که فرمودند: به داد بشاگرد برسید!ـ مسئوليت كميته امداد امام خمینی بشاگرد و نجات مردم آن منطقه را پذیرفت. نسیم عشق به امام، دل دریایی حاج عبدالله را به تلاطم کشاند و عشق به امام، سرِّ پذیرش این مسئولیت سخت و سنگین بود. حاجی عاشق و مرید امام بود، حال که معشوق خواسته بود که به داد بشاگرد برسد، بشاگرد معرکه عشق بازی او شده بود تا به امید لبخند رضایت امام، خود را به آب و آتش بزند. اين جهاد عظيم، در 8 اردیبهشت 1384 با ارتحال او و آرمیدن در بهشت زهرا ـ سلام الله علیها ـ پایان گرفت.
ابلاغ طرح بسیج سازندگی از سوی رهبر انقلاب
طرح بسیج سازندگی حاصل اندیشه والای رهبر معظم انقلاب اسلامی است که در اردیبهشت 1379 توسط معظم له به منظور هویت بخشیدن و شخصیت دادن به جوانان و برنامه ریزی جهت مشارکت دادن آنان در سازندگی و توسعه عرصه های عمرانی ، کشاورزی و منابع طبیعی روستاها و مناطق محروم با همکاری مشترک وزارت جهاد کشاورزی و نیروی مقاومت بسیج اعلام فرمودند .
از این روی دانشجویان متعهد و علاقمند با هدف خودسازی و تربیت در بهترین اوقات عمر خود به کمک محرومین جامعه می شتابند تا در این اردوهای با شرایط نسبتا سخت و دوری از امکانات شهری ضمن شکل دادن به ابعاد شخصیتی خود و تربیت نیروی طراز انقلاب اسلامی، تمام توان خود را برای کمک به مردم مناطق محروم در عرصه های مختلف به کار می گیرند.
ضرورت حضور جهادی
مردم این مناطق نیز وقتی حضور این جوانان پرشور را در کنار خود می بینند، با امید و پشتکار بیشتری برای بهبود وضعیت خود تلاش می نمایند. و شکاف طبقاتی و تبعیض اجتماعی موجود در جامعه را کمتر احساس می کنند.
شاید این مدت کوتاه و توان اندک دانشجویان دریک اردوی جهادی با توجه به کم لطفی مسئولین دولتی در تجهیز این گروه ها، که به وفور هم مشاهده می شود، نتواند یک مشکل اساسی را از یک روستا و یا خانوار محروم بر طرف نماید اما چنان تاثیرات معنوی و اجتماعی را می تواند بر پیکره آن منطقه و اعضای گروه جهادی بگذارد که مطلع خوبی برای آینده رقم بخورد.
دانشجوی تربیت شده در خلال این اردوها، روحیه جهادی را در وجود خود احساس می کند، و تمام تلاش روزمره خود را معطوف به برطرف کردن نیازهای زندگی خود معطوف نمی کند و این احساس مسئولیت حاصل از حضور در مناطق محروم، در زندگی اجتماعی و فردی او تجلی پیدا کرده و بخشی از دغدغه های وی را به وظیفه خدمت رسانی اش معطوف می سازد.
این جوان وقتی در آینده وارد بدنه اجرایی و مسئولیتی نظام حاکم می شود، با ادبیات و روحیه جهادی نا آشنا نیست و از درد و رنج مردم فاصله ندارد و می داند که باید توجه خود را باید به قشر فراموش شده و محروم جامعه حفظ کند. و مانند خیلی از مسولین با این قشر از جامعه غریبه نباشد. و بتواند به سادگی در میان آنان حضور پیدا کندو از مشکلات آنان آگاه شده و کمر همت به رفع آن ببندد.
انسجام، همکاری، اعتماد به نفس، تواضع و پرهیز از تجملات، هم زیستی با محرومان و در کل مرام و مسلک جهادی داشتن رفتارهایی است که مکررا در یک اردوی جهادی تمرین می شوند. معنای اجمالی و خودمانی جهادی این است که هیچ کاری نباید روی زمین بماند، ولو در حیطه وظایف تعریفی سازمانی ما نباشد. مهم اینست بعد از ادای وظیفه خودمان آن کار را به نحو احسن انجام دهیم. و معنای برتری منافع جمعی به فردی را نیز تحقق بخشیم. این همان روحیه ای بوده است که انقلاب اسلامی را پدیدار ساخت و توانست کشور را در 8 سال بحران سخت جنگ تحمیلی حفظ کند و به پیروزی منجر گردد. اما بعد از جنگ و با ورود تفکرات مختلف و خصوصا لیبرالی به ساختارهای دولتی جامعه روزبه روز این روحیه در بین مسئولین کمرنگ تر شد و این موضوع جوانان متعهد را برآن داشت تا مجددا در عرصه خدمت رسانی مستقیما حضور یابند. از شعارها فاصله بگیرند و با شعور لباس خدمت را بپوشند.
شناخت عرصه های فعالیت نیز یکی از موارد مهم در برگزاری یک اردوی جهادی است؛ که با سفرهای شناسایی به منطقه، ماهها قبل از برگزاری اردو صورت می گیرد. جوانان فعال در حوزه های مختلف با حضور در سفرهای شناسایی نیازهای منطقه را سنجیده و بر اساس آن برنامه ریزی و برای اجرا در اختیار سایر اعضای گروه قرار می دهند.
در حال حاضر هم در فصول مختلف سال و در اوقات متعدد گروه های متعدد جهادی به سراسر ایران سفر می کنند و در رفع محرومیت ها می کوشند. به منظور آشنایی بیشتر با فعالیت گروه های جهادی سعی برآن داریم تا در عرصه های مختلف با آنان به گفتگو بنشینیم و با اجمالی از فعالیت ها، فرصت ها، تهدیدها، و موانع پیش روی آنان آشنا شویم.